
اردوگاه مرگ تربلینکا از بزرگترین اردوگاههای نازیها در لهستان بود
کارولین استاردی کلس، باستان شناس متخصص در زمینه کشف جرم میگوید با استفاده از ابزاری که زیر زمین را نشان می دهد، هرگونه شکی در مورد وجود گورهای دسته جمعی در اردوگاه مرگ تربلینکا در لهستان برطرف خواهد شد.
نازیها در هنگام ترک تربلینکا در سال ۱۹۴۳ گمان می کردند که با تخریب ساختمان ها و مسطح کردن زمین، تمام آثار را نابود کرده اند. آنها خانه ای روستایی در آنجا بنا کردند، یک کشاورز اوکراینی هم در آن ساکن کردند، و بنابر گزارش های آن دوره، درخت و گل لوپین هم در مزرعه کاشتند.
اما بر خلاف تصور نازی ها همه آثار جرم پاک نشده است و برای یک باستان شناس متخصص در زمینه کشف جرم هنوز هم در این مکان موارد زیادی برای بررسی وجود دارد.
معمولا تخریب یک ساختمان تمام آثار آن را از بین نمی برد و حتی روی سطح زمین هم آثار و ریزه کاری هایی باقی می ماند که نشان می دهد زمین قبلا برای چه منظوری مورد استفاده قرار گرفته است.

حدود هشتصد هزار یهودی نزدیک به یک ششم قربانیان هولوکاست، در اردوگاه تربلینکا در حد فاصل بهار ۱۹۴۲ تا اوت ۱۹۴۳ به قتل رسیدند
حدود هشتصد هزار یهودی نزدیک به یک ششم قربانیان هولوکاست، در اردوگاه تربلینکا در حد فاصل بهار ۱۹۴۲ تا اوت ۱۹۴۳ به قتل رسیدند
بر اساس یک گزارش تحقیقاتی در مورد جنایت آلمان ها در لهستان که در سال ۱۹۴۶ تهیه شده است "یک سرداب که بقایای سوخته تیرهایش از زمین بیرون زده بود، بقایای پی یک ساختمان اداری و یک چاه قدیمی" در این محل یافت شده است.
در این گزارش همچنین آمده است که "باقی مانده سوخته تیرک های حصار محوطه و تکه های سیم خاردار اینجا و آنجا دیده می شود و قسمتی از یک راه سنگفرش شده هم باقی مانده است."
این گزارش همچنین اشاره می کند که پس از حفر زمین بقایای جسد انسان و "مقادیر زیادی خاکستر مخلوط با ماسه که در میان آن تکه های استخوان انسان وجود دارد" یافت شده است.
البته با این وجود این گزارش، در جایی دیگر می گوید که هیچ گور دسته جمعی پیدا نشده است.
تنها گواه وجود گورهای دسته جمعی، اظهارات شاهدان بود و عدم موفقیت در یافتن شواهد فیزیکی قانع کننده باعث شد که عده ای این پرسش را مطرح کنند که آیا واقعا صدها هزار یهودی در اینجا کشته شده اند.
تا قبل از شروع تحقیقات در سال ۲۰۱۰، بررسی های چند روزه پس از جنگ، کامل ترین تحقیقی بود که در مورد این اردوگاه انجام شده بود.
تحقیقات من نشان داد که در اطراف محوطه گودال هایی وجود دارد.
ممکن است برخی از این گودال ها در غارت های پس از جنگ و توسط کسانی حفر شده باشد که به دنبال طلاهای افسانه ای یهودی ها بودند که گفته می شد دفن شده اند. اما گودال های بزرگتری هم هستند که بنا به شهادت شاهدان برای مرده سوزی و دفن اجساد حفر شده اند.

تصویر هوایی از اردوگاه که در اواخر سال ۱۹۴۳ پس از تعطیلی آن گرفته شده، فضای خالی آن را نشان می دهد. تنها ساختمان موجود، مزرعه اوکراینی است که با آجرهای اتاق گاز درست شده است
تصویر هوایی از اردوگاه که در اواخر سال ۱۹۴۳ پس از تعطیلی آن گرفته شده، فضای خالی آن را نشان می دهد. تنها ساختمان موجود، مزرعه اوکراینی است که با آجرهای اتاق گاز درست شده است
یکی از این گودال ها ۲۶ متر طول، ۱۷ متر عرض و عمقی حداقل ۴ متر دارد و دارای یک ورودی شیب دار در سمت غرب و لبه ای عمودی در سمت شرق است.
در نزدیکی این گودال، پنج گودال دیگر در اندازه های مختلف با عمقی حداقل برابر با این گودال وجود دارد.
روش تحقیقات من به گونه ای طراحی شده است که هم قواعد تاریخی و علمی را رعایت کرده و هم جنبه مذهبی و نمادین این محل را حفظ کند.
برای رعایت قانون و سنت یهودی مبنی بر عدم نبش قبر مردگان هیچ گونه خاک برداری انجام نشد.
تا همین اواخر تکنولوژی تا این اندازه پیشرفت نکرده بود که بتواند مکان هایی را که هولوکاست در آن ها صورت گرفته است به این صورت مورد بررسی قرار دهد.
حالا عکس های هوایی دهه ۱۹۴۰ با عکس های ماهواره ای، سیستم GPS و نرم افزارهای نقشه برداری تکمیل می شود.
ابزارهای تحقیقی ژئوفیزیکی زیادی هم مانند رادارهایی که در عمق زمین نفوذ می کند، نظیر مقاومت سنج الکتریکی و تصویر برداری الکتریکی نیز وجود دارد.
با این وجود هیچ روش ژئوفیزیکی بقایای انسانی را تشخیص نمی دهد و مشخص نمی کند دقیقا چه چیزی زیر خاک مدفون شده است.
در واقع این دستگاه ها و روش ها تنها تفاوت خواص فیزیکی خاک با آنچه که در آن دفن شده، یا محل هایی که خاک جابه جا شده است را نشان می دهند.
با مقایسه اطلاعات تاریخی و باستان شناسی و شناسایی نحوه ساختمان، تخریب و مراحل تدفین می توان در مورد اینکه چه چیزی زیر خاک پنهان شده است نتیجه گیری کرد.
در این تحقیقات علاوه بر گودال های مذکور آثاری از بقایای ساختمانی هم یافت شده است و به نظر می رسد دو تا از این ساختمان ها اتاق گاز بوده اند.
بنا بر اظهارات شاهدان این دو اتاق گاز تنها ساختمان های آجری اردوگاه مرگ بوده اند.

قربانیان را به یک سکوی جعلی راه آهن هدایت کرده و آنها را وادار می کردند لباسهای خود را در آورده و برهنه در مسیر "راهی به سوی بهشت" تا اتاقهای گاز بروند
قربانیان را به یک سکوی جعلی راه آهن هدایت کرده و آنها را وادار می کردند لباسهای خود را در آورده و برهنه در مسیر "راهی به سوی بهشت" تا اتاقهای گاز بروند
در تربلینکا بر خلاف آشوویتس کوره های مخصوص مرده سوزی وجود نداشته است.
تصمیم برای سوزاندن اجساد قربانیان چند ماه پس از آغاز فعالیت اردوگاه گرفته شد.
در سال ۱۹۴۳ رهبری آلمان پس از کشف اجساد سربازان لهستانی، که سه سال پیش از آن توسط سربازان شوروی کشته شده بودند، به اهمیت از بین بردن آثار جرم پی برد و دستور نبش قبر وسوزاندن اجساد قربانیان را صادر کرد.
بنا بر گزارش شاهدان، اجساد در کوره هایی که با استفاده از چوب و ریل راه آهن به صورت ابتکاری ساخته شده بود سوزانده می شدند و در اغلب موارد هم خاکستر باقیمانده در همان گورهایی که اجساد از آن ها بیرون آورده شده بود دفن می شدند.
اما تحقیقات اخیر نشان می دهد که نابودی کامل استخوان به دمای بسیار بالا نیاز دارد. در کوره های جسد سوزی امروزی هم استخوان ها دست نخورده باقی می ماند و برای تولید خاکستر آسیاب می شوند.
خاکستر موجود در تربلینکا به طور واضحی دارای مقدار زیادی استخوان است و تکه های استخوان، خصوصا وقتی که باران می بارد، هنوز هم روی زمین دیده می شود.
شواهد زیادی هم نشان می دهند که همه اجساد سوزانده نشده اند. عکس هایی از منطقه موجود است که اجسادی را که تا اواخر دهه ۱۹۶۰ منظره محوطه را خراب کرده بودند نشان می دهد.
اما این تازه آغاز راه است و تا مشخص شدن همه پیچیدگی های این محل کار زیادی باید انجام شود.
این تحقیق و ارزیابی اولیه، آغاز همکاری مشترک بین من و موزه تربلینکا با هدف گشودن دریچه ای جدید به شواهد عینی و واقعی در این زمینه و گرامی داشتن در خور شأن قربانیان هولوکاست است.






















