
گورستان خاوران در شرق تهران که تعدادی از کشته شدگان سال شصت و هفت در آنجا دفن شده اند
محمود احمدینژاد هنگام معرفی کابینه اولش به مجلس هفتم، مصطفی پورمحمدی را این طور معرفی کرد: مردم گرا، خوش برخورد و اهل نظر.
خود آقای پورمحمدی هم وقتی پشت تریبون قرار گرفت تا در مقابل مخالفانش از خودش و کارنامهاش دفاع کند حرفهایش را با این شعر حافظ شروع کرد:
در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
کین شاهد بازاری، وان پرده نشین باشد
جام می و خون دل هر یک به کسی دادند
در دایـره قسمـت اوضاع چـنین بـاشد
او بعدتر باز هم از استعارههای شاعرانه استفاده کرد و گفت اکنون نوبت آن رسیده که پس از مدتی «پرده نشینی»، «شهره شهر» شود و به جای «جام می» قرار است در دوران وزارت «خون دل» قسمتش شود.
شعرخوانی مصطفی پورمحمدی دورترین تصویری است که پیگیری کنندگان تاریخ پس از انقلاب میتوانند از این مقام امنیتی ایران داشته باشند چرا که نام او برای آنها یادآور کشتار زندانیان مخالف حکومت جمهوری اسلامی در دهه شصت است و در دهه هفتاد نیز زمانی که او معاون برون مرزی وزارت اطلاعات ایران بود، برخی از مخالفان جمهوری اسلامی در خارج از ایران ترور شدند.
مصطفی پورمحمدی کارش را از بیست سالگی به عنوان دادستان انقلاب در خوزستان شروع کرده و اکنون در میان سالی سیاستمداری است که در بالاترین سطوح امنیتی جمهوری اسلامی فعالیت کرده است.
"نام مصطفی پورمحمدی یادآور کشتار زندانیان مخالف حکومت جمهوری اسلامی در دهه شصت است و در دهه هفتاد نیز زمانی که او معاون برون مرزی وزارت اطلاعات ایران بود، برخی از مخالفان جمهوری اسلامی در خارج از ایران ترور شدند."
حتی پس از دوم خرداد که به گفته خودش «دستش از وزارت کوتاه شد» باز هم عضو هیئت منصفه دادگاه ویژه روحانیتی بود که عبدالله نوری را به پنج سال زندان محکوم کرد.
هشت سال پیش وقتی محمود احمدینژاد او را به عنوان وزیر کشورش معرفی کرد، در میان سکوت فراکسیون اصلاح طلبان، برخی از نمایندگان اصولگرا، گذشته او را در صحن علنی مجلس به میان آوردند و تلاش کردند مانع از رای اعتماد به او شوند.
الیاس نادران، نماینده اصولگرای مجلس، با اشاره به سابقه اطلاعاتی بودن آقای پورمحمدی گفت که او به اقتضای شغلش همه را متهم میبیند.
آقای نادران خطر مطرح شدن دوباره موضوع قتل مخالفان جمهوری اسلامی در خارج از کشور را در زمانی که مصطفی پورمحمدی معاون برون مرزی وزارت اطلاعات بوده مطرح کرد و گفت که در زمان مسئولیت آقای پورمحمدی "در خارج از کشور اتفاقاتی افتاده که اتهاماتی را علیه نظام باعث شده و تردید ندارم که مخالفان و معاندان دوباره آنها را نبش قبر خواهند کرد و به این بهانه هزاران تهمت ناروا علیه نظام می زنند و عملیات روانی علیه ما انجام میدهند."
او گفت که این انتخاب، برای مهمترین چالش بینالمللی ایران یعنی برنامه هستهای هم خوب نیست و موضع ایران را تضعیف میکند.
موضوع ورود وزارت اطلاعات به حوزه مسائل اقتصادی در زمان مسئولیت آقای پورمحمدی موضوع دیگری بود که آقای نادران مطرح کرد و پورمحمدی را متهم کرد که در مقابل «انحرافات» سکوت کرده است.
الیاس نادران که مخالف وزارت پورمحمدی بود در نطق خود گفت که به خاطر مخالفتش از جانب «برادران»، «در لفافه شوخی» تهدید شده است.
آنچه که الیاس نادران هشت سال پیش مطرح کرد، نه حرفهای یک مخالف سیاسی نظام جمهوری اسلامی که حرفهای یک سیاستمدار اصولگرای دورن نظام بود.
اما همین حرفهای او واکنش محمدرضا میرتاج الدینی دیگر نماینده اصولگرا را به همراه داشت که موافق وزارت پورمحمدی بود. آقای میرتاج الدینی به نادران گفت که حرفهایش "به ضرر نظام، علیه نظام و علیه جریان اصولگرا است."
"عماد افروغ گفت: "من یادم نرفته که در سال ۷۲ جنبشهای شهری را در شیراز، مشهد، اراک، مبارکه، چگونه قلع و قمع کردند، چگونه به خاک و خون کشیدند، چون فهمی نداشتند.""
میرتاجالدینی در مورد موضوع «تهدید شدن» الیاس نادران گفت که "یک نفر به شوخی به شما حرفی زده است" و از طرح این موضوع اعلام نارضایتی کرد و گفت که "الان در بیرون به ما چه میگویند؟ در خبرگزاریهای خارج این حرف شما را چطور بررسی میکنند؟"
"آبروی نظام" موضوعی بود که نمایندگان موافق آقای پورمحمدی میخواستند برای حفظ آن، کارنامه گذشته مصطفی پورمحمدی در صحن علنی مجلس مطرح نشود.
وقتی عماد افروغ، دیگر نماینده اصولگرا هم موضوع کارنامه آقای پورمحمدی را به میان کشید با اخطار محمد میرمحمدی دیگر نماینده اصولگرا مواجه شد که طرح این موضوع را "باد دادن خرمن کهنه" تعبیر کرد و گفت "بعد میگویید که این حقوق بشر و اینها از کجا این مواد را پیدا میکنند."
عماد افروغ گفت: "من یادم نرفته که در سال ۷۲ جنبشهای شهری را در شیراز، مشهد، اراک، مبارکه، چگونه قلع و قمع کردند، چگونه به خاک و خون کشیدند، چون فهمی نداشتند."
او گفت که احتمال وزیر شدن کسی با این گذشته تن او را میلرزاند؛ "اتفاقاتی که در سالهای گذشته در این وزارتخانه رخ داد، والله با حقوق انسانی و الهی شهروندی، موجه و قابل دفاع نیست و هم اکنون من سؤال می کنم با مرتکبین آن قتلها چه برخوردی شد؟"
آقای افروغ گفت: "به ما حق بدهید که فردی که از این وزارتخانه می آید با این گذشته و فقدان ساز و کارهای نظارتی، اینگونه برای ما تداعی بشود که تنمان درعرصه عمومی بلرزد. مگر نلرزیده است؟ مگر احساس نا امنی در گذشته نداشته ایم؟"
"خرمن کهنه"ای که برخی نمایندگان اصولگرای مجلس هفتم مایل نبودند که "باد داده شود" گذشته حرفهای مصطفی پورمحمدی است که البته خود او آن را شرم آور نمیداند.
او در همان صحن علنی مجلس در مورد کارنامه فعالیتهایش صحبت کرد و گفت که "من قانون شناس بودم، قانون خوان بودم، قانون دان بودم. بنده قاضی بودم، میخواستم وظایف قضاییام را رعایت بکنم."
"به نظر میرسد رئیس جمهور تازه ایران هم با گذشته آقای پورمحمدی مشکلی ندارد و به همین خاطر او را در فهرست وزرای کابینهاش به مجلس پیشنهاد داده است."
اما همین "خرمن کهنه" این روزها که نام آقای پورمحمدی دوباره برای وزارت دادگستری مطرح شده است یک بار دیگر باد میخورد.
چندین سازمان حقوق بشری خواهان کنار گذاشتن مصطفی پورمحمدی شدهاند و دلایلشان برای این درخواست همانهایی است که برخی نمایندگان مجلس در هشت سال پیش مطرح کردهاند.
گرچه بر اساس قانون این رئیس قوه قضائیه است که وزیر دادگستری مورد نظرش را به رئیس جمهور پیشنهاد میکند و مصطفی پورمحمدی وزیری است که صادق لاریجانی به حسن روحانی پیشنهاد کرده است اما در سیاست همه چیز قابل مذاکره است و آقای روحانی هم میتوانست با ملاحظه این نگرانیها به دنبال فرد "معتدلتری" برای این وزارتخانه باشد اما به نظر میرسد رئیس جمهور تازه ایران هم با گذشته آقای پورمحمدی مشکلی ندارد و به همین خاطر او را در فهرست وزرای کابینهاش به مجلس پیشنهاد داده است.
علیرغم این مخالفتها، آقای پورمحمدی را میتوان از اکنون وزیر دادگستری دانست. تاکنون این طور رویه نبوده است که رئیس جمهوری وزیرش را بعد از پیشنهاد به مجلس پس بگیرد و با ترکیب موجود مجلس هم انتظار نمیرود که آقای پورمحمدی با مخالفت جدی روبرو شود و رای اعتماد نگیرد.
تنها نتیجه طرح نام آقای پورمحمدی و کارزار تبلیغاتی مخالفان او برای حذفش از فهرست کابینه، باد خوردن "خرمن کهنه"ای است که به زودی در رسانهها فراموش میشود اما برای خانواده مخالفان سیاسی جمهوری اسلامی که در دوره مسئولیت آقای پورمحمدی جان خود را از دست دادهاند این بحث همیشه تازه است.


اظهارنظر شماره 14.
babak12 اوت 2013 - 2:30 GMT
گام های لرزان روحانی - محمد نوری زاد
بر این باورم که: از آقای روحانی باید بقدر مقدوراتش انتظار داشت. این را صمیمانه می گویم. باید پذیرفت که او یک آخوند است. یک روحانیِ حکومتی است. با وابستگی های غلیظ و لحظه به لحظه اش به لباسی که به تن دارد. و به: بیت مکرم رهبری. اگر از همین زاویه به آقای روحانی بنگریم، رفتار و گفتار و انتخابهایش ما را آزار نخواهد داد. وگرنه کسانی که با دست بردن به ریسمان آقای روحانی، از آسمان آرزوهای خود آویخته اند، از این پس با آشکارشدنِ آن شهامتی که باید باشد و نیست، و آن مردمگرایی ای که باید قدرش دانسته آید و نمی آید، به یک افسردگیِ متراکم آنهم در مجاورتِ نوعی دق مرگ شدن دچار خواهند شد. منظورم این است که به آقای روحانی جوری بنگریم که: هست. و نه آنگونه که: باید
لینک دادن (اظهارنظر شماره 14)
اظهارنظر شماره 13.
Anonymous User12 اوت 2013 - 2:28 GMT
این اظهار نظر حذف شده است زیرا مسئولان صفحه آن را بر خلاف مقررات صفحه تشخیص داده اند . مقررات صفحه.
لینک دادن (اظهارنظر شماره 13)
اظهارنظر شماره 12.
Anonymous User11 اوت 2013 - 22:19 GMT
این اظهار نظر حذف شده است زیرا مسئولان صفحه آن را بر خلاف مقررات صفحه تشخیص داده اند . مقررات صفحه.
لینک دادن (اظهارنظر شماره 12)
اظهارنظر شماره 11.
یاسر11 اوت 2013 - 19:15 GMT
فیلتر شکن ارسال کنید؟
لینک دادن (اظهارنظر شماره 11)
اظهارنظر شماره 10.
merdad11 اوت 2013 - 18:41 GMT
پیشنهاد اقای پور محمدی بعنوان وزیر دادگستری پیامی روشن از طرف حاکمیت
به ملت است.اقای پورمحمدی نماینده وزارت اطلاعات در هیات مرگ درسال ۶۷ بود
این هیات سه نفره مسول کشتار هزاران زندانی سیاسی در مرداد وشهریور ۶۷
بود.اقای حسینعلی نیری حاکم شرع دادگاههای تهران از اعضای
همین هیات مرگ بود که به پاس خدماتش در از بین برد مخالفان به معاونت
دیوان عالی کشور رسید .اقای پور محمدی نیز به معاونت برونمرزی وزارت
اطلاعات اقای فلاحیان رسید .در دوران معاونت ایشان بیشترین ترور
مخالفان جمهوری اسلامی صورت گرفت .ایشان نیز بپاس خدماتش به وزارت کشور
در دولت اقای احمدی نزاد رسید پس چرا نباید در دولت اقای روحانی حضور
داشته باشد .
لینک دادن (اظهارنظر شماره 10)
نظرات 5 از 14