|
گزارشی از سينمای ايران در تابستان ۱۳۸۴ | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تابستان ۸۴ با سياست آغاز شد. محمود احمدی نژاد با پيروزی در رقابت رياست جمهوری، حيرت آفرين شد؛ و در پی آن با نبود سياستهای فرهنگی و هنری مشخص، ابهام در اين عرصه کماکان باقی ماند. در برنامه اوليه احمدی نژاد جز اشاره هايی کلی در حوزه فرهنگ و هنر ديده نمی شد: "... رجعت به فرهنگ حسينی ... هر نگاهی به حوزه فرهنگ، بايد با تکيه بر بازشناسی تاريخی و توانمنديهای ملت ايران و تثبيت و تجلی آن در هويت ملی و حرکت به سوی تحقق آرمانها باشد ... بايد هنر و ورزش به متن زندگی مردم برده شود ..." زمانی که احمدی نژاد بر کرسی رياست جمهوری تکيه زد و کابينه خود را معرفی کرد، باز هم اين عرصه سياست بود که حاوی اخبار داغ، حتی در ميدان فرهنگ بود. مديران جديد فرهنگ و هنر
عاقبت گروه فرهنگی دولت جديد احمدی نژاد معلوم شد: حسين صفار هرندی، معاون مدير مسئول و سردبير روزنامه کيهان، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی شد. حسين صفار هرندی، متولد ۱۳۳۲، فارغ التحصيل راه و ساختمان از دانشگاه علم و صنعت تهران، و دارای مدرک معادل کارشناسی ارشد در رشته فرماندهی و ستاد است. او نيز، همچون اغلب زير مجموعه دولت جديد، دارای سوابق نظامی است. پيشتر جانشين فرمانده سپاه منطقه شش کشور و مسئول دفتر سياسی سپاه بوده است. در سابقه فرهنگی او عضويت در شورای تعيين خط مشی خبرگزاری جمهوری اسلامی و معاونت مدير مسئول و سردبير روزنامه کيهان ديده می شود. با اين حال، حتی سابقه مطبوعاتی او نيز بيشتر در حوزه سياست بوده است تا فرهنگ. هرچند با ورود يکی از مديران اصلی روزنامه تندرو کيهان، انتظار می رفت که شاهد برنامه های افراطی و سخت گيرانه در حوزه فرهنگ و هنر باشيم، با اين همه، برنامه ها و نظرات ارائه شده تاکنون، بيشتر نشان از آرامش طلبی و آشتی جويی دارد، تا شدت. برنامه های کلان اعلام شده سينمايی صفار هرندی، به نوعی دنباله روی از سياستهای گذشته است، با خوب و بد آن: تأکيد بر خودباوری و تقويت جنبه های ارزشی و بومی در سينما، افزايش توليد، بهينه سازی نمايش فيلم با توجه به مخاطب ... گروه مديران او نيز گروه معتدلی به نظر می رسند. هرچند محمدمهدی حيدريان از مقام معاونت سينمايی برداشته شد، اما همچنان به عنوان مشاور، در کنار وزير باقی می ماند. در عين حال، محمدرضا جعفری جلوه، مدير سابق شبکه اول سيما، عنوان معاون سينمايی را کسب می کند. با اين همه، با اعلام عناوين کلی برنامه های گروه جديد، هنوز گره از کار تهيه کنندگان و کارگردانان سينمای ايران گشوده نشده و چرخهای توليد به حرکت درنيامده است. هرچند رايزنی هايی بين مديريت جديد و فيلمسازان، آغاز شده است. اکران تابستان ـ رکود بازار، عليرغم رونق کيفی
نه گرمی طاقت فرسای تابستان ايران، نه فراغت دانش آموزان و دانشجويان در فصل استراحت خود و نه کيفيت بالنسبه خوب و جذاب اکران تابستان، موجب استقبال مردم دلزده و منفعل از سالنهای خنک و دلچسب سينماها نشد. رکود سينمای ايران همچنان ادامه يافت و شاخصهای آماری همچنان سير نزولی خود را حفظ کرد. با اين همه حضور چند اثر موفق و درخور اعتنا، در اکران تابستان امسال، دست کم تماشاگران پيگير و جسجوگر سينمای ايران را راضی نگاه داشت. ماهی ها عاشق می شوند ساخته علی رفيعی، فيلمی بود با تصاوير و قابهايی چشم نواز و اشتها آور از آداب سفره و لذت طعام. اين اثر به عنوان اولين حضور کارگردان نامدار تئاتر ايران در عرصه سينما، به ويژه با همراهی محمود کلاری به عنوان فيلمبردار و نيز توجه و توانايی ويژه رفيعی بر ترکيب بندی و طراحی صحنه، کاری قابل قبول و اعتنا از آب در می آيد. در اهميت خيلی دور خيلی نزديک ساخته رضا ميرکريمی، همين بس که با کسب هفت سيمرغ بلورين از جشنواره فيلم فجر و متعاقب آن محبوبيت مشابه در نهمين جشن سينمای ايران، شاخصترين فيلم اخير سينمای ايران بوده است. ميرکريمی با اتکا به باورهای دينی خود و به مدد فضاسازی های زيبا ، اثری تأثيرگذار و درخور اعتنا آفريده است. هرچند اگر عزت گذاری افراطی مقامات، تأثير معکوس نمی گذاشت و خود به سدی در مقابل امتيازات جاری فيلم تبديل نمی شد، شايد ارزشهای واقعی و تأثيرات عميق اثر ماندگارتر می شد. خيلی دور خيلی نزديک رضا ميرکريمی، به رغم اکران محدود آن فروش نسبتا خوبی داشت؛ هرچند بعيد است توانسته باشد در اکران اول، هزينه های سنگين توليد خود را جبران کرده باشد.
اما در بيد مجنون، مجيد مجيدی از عادت مألوف خود کمی عدول می کند و از بازيگر توانايی چون پرويز پرستويی بهره می برد و هوشياری خود را در اين انتخاب به رخ می کشد. چرا که بازی پرستويی به امتياز اعلای فيلم تبديل، و آشکارا حضور او به عنوان وجه جدايی ناپذير اثر طرح می شود. در نهايت به نظر می رسد اين فيلمساز دوستدار کودکان، همچون عباس کيارستمی، کيومرث پوراحمد، جعفر پناهی ... به تدريج از دنيای کودکان فاصله می گيرد. در روزهای آخر تابستان هم گيلانه ساخته مشترک رخشان بنی اعتماد و محسن عبدالوهاب، باز هم نمايش آثار مقبول تابستان ۸۴ را تداوم داد. با اين همه سير نزولی شاخصهای آماری صنعت فيلم ايران در تابستان ۸۴ همچنان دوام آورد. پرفروشترين اثر اين فصل، و تا اين زمان، امسال، شارلاتان ساخته آرش معيريان است. معيريان با ساخت دو اثر پرطرفدار پياپی طی دو سال متوالی، کما و شارلاتان، عليرغم نمره نازل کيفی کارشناسان سينمايی به آثارش، نشان داده است که راه نفوذ در روان مخاطبان را در موجوديت راکد و بحرانی سينمای ايران يافته است. بعد از شارلاتان، فيلم بيد مجنون ساخته مجيد مجيدی، توفيق نسبتاً خوبی در جذب تماشاگران تا اين زمان داشته است؛ و فروش آن همچنان در پاييز ادامه خواهد يافت. در پی اين دو بازنده قاسم جعفری،سالاد فصل فريدون جيرانی و اسپاگتی در هشت دقيقه رامبد جوان، از ديگر آثاری بودند که نسبت به ساير آثار موفقتر می نمودند. کيورث پوراحمد، پس از اکران ناموفق گل يخ در بهار امسال، فيلم نوک برج را هم در تابستان عرضه می کند که عليرغم ظاهر پرکار خود، همچنان روند کاهنده کيفی آثارش و عدم توفيق در رابطه گسترده با مخاطبان را حفظ کند. از ديگر آثاری که در تابستان بر پرده ها رفت، می توان به رستگاری در هشت و بيست دقيقه سيروس الوند و به من نگاه کن شهرام اسدی اشاره کرد. جای خالی جشنواره ها
يا مديريت فرهنگی، در پی انتقادهای کارشناسان به اين نتيجه رسيده است که آسيبهای ازدياد بی رويه و دليل جشنواره ها بيش از فوايد آن است، و يا انفعال ناشی از خلاء مديريت فرهنگی به آسيب ديگری انجاميده است و آن معلق ماندن برگزاری جشنواره هاست. به هر صورت، دست کم برگزار نشدن جشنواره ارزشی "فيلم دفاع مقدس" که همواره مورد حمايت حکومت ايران بوده است، سؤال برانگيز است؛ آن هم در بيست و پنجمين سالگرد و عبور يک ربع قرن از آن واقعه. شايد هم بزرگان جمهوری اسلامی به اين نتيجه رسيده اند که با گذشت بيش از هفده سال از پايان جنگ، تأکيد و پافشاری در حفظ ياد و خاطره آن واقعه، بيشتر به تأثير روانی منفی در جامعه انجاميده است و به تدريج در پی تغيير فضای روانی جامعه برآمده اند. با اين همه بعيد به نظر می رسد که جمهوری اسلامی از حفظ آثار و دستاوردهای آن دوره، که به نوعی آن را حيثيت خود قلمداد می کند، منصرف شده باشد. با اين همه، با وجود کش و قوسها و هياهو و جنجال پيرامون آن، و به تعويق افتادن مکرر تاريخ برگزاری ، جشنواره فيلم دفاع مقدس برگزار نشد و بعيد به نظر می رسد که ديگر امسال برپا شود. در ديگر سو، مسئولان جشنواره فيلمهای مستند ايران زمين ، به صراحت برگزار نشدن جشنواره در سال ۱۳۸۴ را اعلام کرده اند. با اين همه، مقدمات برپايی جشنواره فيلم کوتاه (سينمای جوان) و جشنواره کودک اصفهان، منظم و باجديت در حال انجام و پيگيری است، و احتمالاً اين دو جشنواره در تاريخهای تعيين شده در پاييز ۸۴ برپا می شوند. به نظر می رسد با فرارسيدن پاييز، امور معوق و معلق سينمای ايران، به جای خود برمی گردند. نهمين جشن سينمای ايران
مهمترين رويداد سينمايی تابستان ۸۴، پس از معرفی مديران جديد سينمايی، برپايی نهمين جشن سينمای ايران بود. جشنی که برای نخستين بار، پس از دوران خاتمی و با حضور معاون سينمايی جديد برگزار می شد. جشنی که می توانست محکی جدی برای تعامل نهاد صنفی خانه سينما با گروه تازه رسيده فرهنگی کشور باشد. با اين حال، برگزارکنندگان اين رويداد، از آن آزمون چندان حاصلی برنچيدند، و نتايج و آرا و نوع برگزاری و روال گرداندن جشن، حکايت از ادامه، و حتی پررنگتر شدن وابستگی تشکيلات به ظاهر مستقل خانه سينما، به دولت داشت. همچون جشنواره دولتی فجر، شاخصترين اثر اين جشن، خيلی دور خيلی نزديک رضا ميرکريمی بود که با کسب هشت جايزه، از جمله بهترين فيلم، بهترين کارگردانی، منتخب منتقدان و نويسندگان سينمايی، بهترين بازيگر نقش اول مرد و بهترين بازيگر نقش مکمل زن، ستاره بی چون و چرای جشن بود. توفيق ديگران اما، به مراتب کمرنگتر بود. دوئل احمدرضا درويش چهار تنديس را به طور عمده در اجزای فنی خود به دست آورد. به جز اين دو کافه ترانزيت کامبوزيا پرتوی، ما همه خوبيم بيژن ميرباقری، ماهی ها عاشق می شوند علی رفيعی و بيد مجنون مجيد مجيدی، هر يک تنديسی کسب کردند، تا دست خالی جشن را ترک نکرده باشند. حضور تابستانه در آن سوی آبها
چندی است که مشتريان سينمای ايران در جشنواره های خارجی کاسته شده است. اين امر با همراهی رکود فراگير و رشديابنده سينمای ايران، موجب کاهش حضور و توفيق بين المللی فيلمهای ايرانی در آن سوی مرزها شده است. فصل تابستان، فصل برپايی بسياری جشنواره های معتبر جهانی، دستاورد چندانی برای سينمای ايران دربرنداشت. جشنواره ونيز که چند سالی پيش، بالاترين جايزه خود را به دايره جعفر پناهی داده بود، بی حضور نماينده ای از ايران برگزار شد. جشنواره سن سباستين اسپانيا، که در سال گذشته جايزه نخست آن نصيب بهمن قبادی، به خاطر لاک پشتها هم پرواز می کنند شده بود، با سه فيلم ايرانی همراه شد: سارا داريوش مهرجويی که سيزده سال از ساخت و نمايش آن می گذرد، و دو فيلم فصل ممنوعه فريبرز کامکاری و گرمای زمين ناهيد قبادی، در بخشهای فرعی جشنواره به نمايش درآمدند. در شهريور ماه، پنج فيلم ايرانی در جشنواره تورنتو شرکت کردند: گيلانه،بيد مجنون کافه ترانزيت و جزيره آهنی ساخته محمد رسول اف در بخش "سينمای معاصر" و دم صبح ساخته حميد رحمانيان در بخش "کشف". در آستانه فصل زرد پاييز می رسد و فصل پرکار سينمای ايران آغاز می شود. فصل کار و توليد، و وعده نمايش چند اثر معتبر ديگر از توليدات سال گذشته: ادامه نمايش بيد مجنون و گيلانه، و اکران کافه ترانزيت کامبوزيا پرتوی و مکس داريوش مهرجويی... روشن شدن تکليف تازه سينماگران در تعامل با مديران تازه رسيده فرهنگی و ... آغاز فصلی تازه در سينمای ايران. |
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||