|
حادثه ای که سرنوشت جهان را عوض کرد | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اين روزها سالگرد واقعه ايست که بسياری معتقدند سرنوشت جهان را عوض کرد. در يازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ رهگذاران محله مانهاتان در نيويورک شاهد صحنه ای بودند که ابتدا گمان رفت محل فيلمبرداری يک فيلم هاليوودی باشد، ولی آغازگر دورانی شد که آمريکا آن را جنگ عليه تروريسم نام نهاد و اکنون کشوری در جهان نيست که به نوعی تحت تاثير آن قرار نگرفته باشد. بعد از فروريختن برج های مرکز تجارت جهانی و مشخص شدن دخالت شبکه القاعده به رهبری اسامه بن لادن در آن، جورج بوش رييس جمهور آمريکا اعلام کرد که تروريسم را از ميان خواهد برد و جهان را به مکان امن تری تبديل خواهد کرد. اکنون سه سال از آن حادثه و از آغاز جنگ عليه ترويسم می گذرد و پرسشی که در ذهن بيشتر مردم نقش بسته اين است که آيا امروز وقعا جهان محل امن تری ست؟ برخی از ناظران متعقدند که نه تنها جهان امن تر نشده بلکه جنگ با طالبان در افغانستان و صدام حسين در عراق باعث افزايش حرکت های بنيادگرانه شده است و سبب شده که دشمنی با آمريکا در جهان اسلام بيشتر شود. اين اعتقاد نيز وجود دارد که ادامه اين روند سبب می شود نيروهای تندرو در کشورهای اسلامی هواداران بيشتری پيدا کنند. در ايران هم افراد و گروه هايی ضمن مخالفت با سياست خارجی دولت و شعار "گفتگوی تمدن ها" - که در ابتدای رياست جمهور محمد خاتمی زمينه ساز بهبود روابط ايران با جهان خارج شد - خواستار ايستادگی هر چه بيشتر ايران در مقابل سياست های آمريکا شده اند. دولت آمريکا به رهبری جورج بوش، می گويد که تاکنون بخش بزرگی از شبکه القاعده متلاشی شده و تعداد زيادی از رهبران آن دستگير يا کشته اند. اين شعار هنوز هم وسيله ای برای جلب آراء توسط جرج بوش در مبارزات انتخاباتی اين کشور است. حادثه يازده سپتامبر بر زندگی شما چه اثری - مستقيم يا غير مستقيم - گذاشته است؟ به نظر شما چه چيز گروهی از انسانها را وا می دارد که به نام دين هزاران نفر را در يک چشم بهم زدن به کام مرگ بفرستد؟ از چه راههائی می توان مدارا و تحمل آرا را بر شيوه های افراطی غالب کرد؟ از سايت های ديگر بی بی سی دنيا هم ناامن تر شده و هم غيرانسانی تر، زيرا در نبردی که دولتها با تروريسم شروع کرده اند، حقوق بشر پايمال می شود. به نظر می رسد که ما به خاطر کسب امنيت، ناچاريم از برخی آزادی ها صرف نظر کنيم. به علاوه ما با دو خطر روبرو هستيم: تهديد حملات تروريستی و دولت هايی که بر آن هستند هر عقيده مخالفی را مجازات کنند. در زمان رژيم های خودکامه به خود حق می دهند که جنگ شروع کنند يا حقوق بشر را زير پا بگذارند. اوسکار تورس - بوگوتا (کلمبيا) جهان از زمان حمله به عراق، که با هياهوی زيادی همراه بود، ناامن تر شده است. اگر تروريسم به خاطر قتل انسان های بيگناه محکوم است، دولت ها بايد ببينند که آيا خودشان هم به همين هدف خدمت نکرده اند؟! مارگرت فارل - رم (ايتاليا) آنچه در يازدهم سپتامبر پيش آمد بسيار غم انگيز بود، اما بسياری از افغانها از اين ماجرا خوشحال شدند، زيرا آمريکا را واداشت تا آنها را از شر رژيم طالبان راحت کند. من مثل بسياری از جوانان استان هرات در افغانستان از آزادی های تازه لذت می برم. بهار - هرات ريشه يازدهم سپتامبر بی عدالتی بود. متأسفانه جرج بوش اين موضوع را درنيافته و سياستی دنبال می کند که باعث تشديد بی عدالتی است. راضی رحمان - سان فرانسيسکو دنيا خطرناکتر شده است، اما اين اميد افزايش يافته که مردم با عوامل ترور مبارزه کنند. مايک - اسرائيل هيچ ترديدی نيست که دنيا ناامن تر شده است. سياست های خشن دولتهايی مانند آمريکا و روسيه ثابت می کند که خشونت فقط می تواند به خشونت بيشتر بينجامد. در دنيای امروز بی عدالتی های مادی و اجتماعی چنان گسترده است که هر دو طرف ضعيف و قوی را به سوی اعمال خشونت می راند. جنگ با تروريسم جنگ بی حاصلی است و با رهبران کنونی فقط مصيبت به بار می آورد. رولاندو آرياس - بوليوی کارزاری که آمريکا عليه تروريسم شروع کرده نه تنها غلط است، بلکه خود به گسترش تروريسم می انجامد. مبارزه با تروريسم به علت کمبود آگاهی و همچنين ناديده گرفتن ريشه های واقعی ترور شکست خورده است. قبل از هر چيز بايد علل واقعی تروريسم را شناخت و از آنچه آن را تقويت می کند پرهيز کرد. ترور راه حل درستی در مقابله با تروريسم نيست. سيد حسين - کوالالامپور ديدگاه خوانندگان ما: پس از رخداد حملات يازدهم سپتامبر يار و يارگيری ها شروع شد. هر که با آمريکاست خوب است و هر که جدا از اوست شر. اکنون عراق در اشغال آمريکاست، ولی آيا اين جنگ باعث کاهش ناامنی در جهان شده است؟ بسياری از آمريکايی ها از سلب بسياری از آزادی های خود دلسرد و ناراحتند و اين در مورد اقليت های دينی و نژادی ساکن آمريکا واضح تر است. ستيزه جويی های آشکار جرج بوش بر عليه مسلمانان باعث قدرت گرفتن تندروان و ضعيف شدن هر چه بيشتر ميانه روها شده است. اين مورد در ايران درتقابل ميانه روها و اصلاح طلبان با محافظه کاران و بخصوص نئومحافظه کاران کاملا مشخص است.از طرف ديگر افغانستان و عراق به ميعادگاهی برای ستيزه جويان ضد آمريکايی تبديل شده اند. هر چند جناياتی که اين گروهها در قبال اتباع ساير کشورها انجام ميدهند با خشونت های غير موجه آمريکا مانند آنچه در ابوغريب عراق گذشت، قابل قياس نيست. به هر حال رييس جمهوری آمريکا شرايطی را ايجاد کرده که در اين شرايط نوعی تقابل جهانی بين شرق و غرب، مسلمان و غير مسلمان و عرب و غير عرب شکل گرفته است... در چنين شرايطی امن تر شدن جهان تنها يک شوخی آمريکايی است. مجيد موحديان - اصفهان اينجا در افغانستان، وقتی خبر فروريختن برجهای سازمان تجارت جهانی در يک حمله تروريستی از راديو پخش شد، فراموش شدگان افغان گمان می کردند که جهان (يا دست کم آمريکا) ديگر از اين پس در رنج تروريسم با آنها شريک خواهد بود و تلاش خواهد کرد تا اين دشمن مشترک را نابود کند. در چند ماه اول بعد از سقوط طالبان، گمان می رفت آرامش از دست رفته، به افغانستان باز خواهد گشت. امروز، سه سال بعد از يازده سپتامبر، می بينيم که خيالها و تصوراتمان، مانند شعارهای ميان تهی دوستان غربی مان بيجا بوده است، طالبان اکنون از جنوب و شرق کشور، به تمام ولايت نفوذ کرده اند و حتی در پايتخت در روز روشن دست به حمله می زنند. افغانستان نا امن تر شده است. شهر کابل به يک پادگان نظامی تبديل شده است... جهان امروز هم جهان سه سال پيش نيست: بمب گذاری بالی، تراژدی تئاتر مسکو و مدرسه شهر بسلان، حملات تروريستی در ترکيه، درگيريهای خانه به خانه در شهرهای عراق...همه و همه نشان می دهد که آمريکا با حضور در افغانستان، تروريسم را از اين کشور، به تمام نقاط جهان گسترش داد... خدا می داند عاقبتمان چه خواهد شد؟ منصور خراسانی - کابل افغانستان بايد بدانيم که حادثه ۱۱ سپتامبر چه نفعی برای چه گروهی داشت؟ آنچه مسلم شده و هست از اين ماجرا دولت بوش و اسرائيل بهترين بهره برداری را کردند. دولت بوش به عراق حمله کرد و توانست به منابع نفتی دست پيدا کند همچنين با حضور خود برگ برنده ای برای اسرائيل شد. اگر آمريکا به ايران حمله نمی کند به اين دليل است که ديگر اين گونه بهانه ها کارايی خود را از دست داده است... ح. شجاعی - کرج اقدامات آمريکا پس از ۱۱ سپتامبر نوعی فرصت طلبی از شرايط موجود برای اثبات قدرت خود به جهان و به رخ کشيدن قدرت تسليحاتی خود و استفاده از منابع عراق برای ارز آوری و رونق اقتصادی آمريکا در ساليان آينده خواهد شد . در حالی که اکنون به نظر می رسد آمکريکا متضرر شده است. ميرزا قوچونی اگرمی خواهيم با تروريسم مبارزه کنيم بايد که علاوه بر اقدامات جاری با عقايد مضر مذهبی با ديدی علمی برخورد کرد... بهرام - ايران به نظر من در دنيای امروز که سلطه رسانه ها واينترنت وماهواره به اوج خود رسيده خيلی ساده دلانه است اگر فکر کنيم که سرويسهای اطلاعاتی ايالات متحده از وقوع چنين موضوعی بی اطلاع بوده اند. ولی با اين همه من هر حرکت تروريستی را در هر جايی ازجهان غيرقابل دفاع ميدانم. نگاهی گذرا به تحولات پس از حادثه ۱۱ سپتامبر به خوبی نشانگر خوابهايی است که آمريکا با اين بهانه برای خاورميانه ديده است. آمريکا احترامی برای نظرات مردم خاورميانه قايل نيست. روح الله - سعادتشهر به نظر بنده ريشه تروريسم در کشورهای غربی که به اعتقادات مذهبی و آداب و رسوم ديگر ملتها احترام نمی گذارند، پايه گرفته و اگر قرار باشد جهانيان در صلح و دوستی زندگی کنند بايد کشورهای غربی به خود بيايند و بين خود و ديگران در حق زيستن فرقی قائل نباشند و ديگر اينکه در قضاوت خود در مجامع بين المللی طبق عرف انسانيت و مساوات قضاوت کنند و آخر اينکه هميشه حقيقت آنچه که هست به مردم خود بگويند. محمد - بندر عباس ضربه به سازمان تجارت جهانی مثل حجامتی بود برای فشار خون بالای اقتصاد در حال رکود آمريکای شمالی و مجوزی برای راه انداختن جنگ و استقرار قوی تر در خاورميانه و به کار انداختن صنعت اسلحه سازی که بيش از %۳۰ اقتصاد آمريکا به آن وابسته است. در واقع اگر جمهوريخواهان اين جنگ را راه نمی انداختند اقتصاد هنوز در رکود بود. حالا به قيمت کشته شدن عده زيادی و تخريب چند ميليارد دلاری تأسيسات عراق، چرخهای اقتصاد کم کم شروع به چرخيدن کرده اند. بايد ديد آيا آمريکا سياست تنور داغ را انتخاب خواهد کرد و در کمتر از دو سال به ايران و سوريه حمله خواهد کرد يا آنها را نگاه خواهد داشت برای ده سال بعد که دوباره اقتصاد وارد مرحله رکود بعدی شده است. ساسان - تورنتو چرا ترور وتروريست وجود دارد؟ يکی از دلايل آن تحت ظلم و يا فشار بودن از طرف شخصی يا قدرتی و يا حکومتی است که با مبارزه علنی نمی توان حق خود را از او گرفت چون آن قدرت، تمام ابزار از قبيل قانون، قاضی، نيروهای سرکوبگر، پول کافی و اسلحه های بسيار قوی و مدرن برای پيشبرد مقاصد خود و شکست مخالف خود در اختيار دارد؛ پس تنها راه مبارزه با چنين قدرتی مبارزات غير قانونی، مخفيانه و تأثيرگذاراست که حملات چريکی و ترور يکی از اين راه هاست. مگر چريکهای فرانسه در مقابل ارتش متجاوز آلمان چه می کردند؟ آنها هم ترور می کردند. دست روی دست نمی گذاشتند که متجاوز با خيال راحت از تجاوزش سود ببرد. مگر آمريکا برای مقابله غيررسمی با روسيه شبکه القاعده را بوجود نياورد و تقويت نکرد؟ مگر از لشگر صحابه در پاکستان حمايت های مالی و تجهيزاتی نکرد و نمی کند؟ مگر همين صدام حسين را آمريکا با تمام قدرت پشتيبانی نکرد؟ در بمباران شيميايی حلبچه چرا آمريکا کاری نکرد؟ مگر اسرائيل سران مخالف خود را در فلسطين و لبنان ترور نمی کند؟ توجه می کنيد اسرائيل يک حکومت مقتدر است نه يک گروه ضعيف. حکومت ثروتمندی که حکومت مقتدر سلطه جوی ديگری چون آمريکا با تمام توان در خدمت اوست ولی باز هم گروه های ترور دارد. پس می ببنيم که ترور هميشه وجود داشته و خواهد داشت. لذا زمينه ترور بايد از بين برود. نمی شود که ترور برای قدرت های بزرگ کاری پسنديده و برای دسته ها و گروه ها و افراد ضعيف کاری زشت و بد باشد.... اگر منظور امريکا برداشتن صدام بود خوب اين کار انجام شد. ديگر به چه بهانه ای در عراق لنگر انداخته است؟ اينجا کشتار مردمی که با هر ايده وعقيده ای بر عليه متجاوز می جنگند چه توجيهی دارد؟ به جز غارت نفت و ديگر گنجينه های عراق؟ اين مردم بی گناه و غير نظامی هستند که با بی رحمی از دو طرف مورد حمله و تجاوز قرار می گيرند... ياسمن اسحاقی - شاهين شهر به نظر من اين سياست نادرست خود امريکا در مقابل کشورهای اسلامی می باشد. ۱- چه کسی مجاهدين را در نيم راه رها نمودند؟ ۲- طالبان توسط چه کسی به ميان آمد و رشد نمود و در نيم راه از پا در آمد؟ ۳- و در وقايع اخير چرا امريکا بعد از ۱۱ سپتامبر انقدر مهربان شد که تفنگ سالاران که کشور ما را به خون و خاک کشيدند را به کرسی قدرت بنشاند تا زمينه برای مواد مخدر و رواج بی امنيتی و ... مساعد گردد؟ نادر - کابل راهی که امريکا درمبارزه با تروريسم در پيش گرفته، نه تنها غلط است بلکه خود موجب پرورش و گسترش تروريسم در سطح جهانی ميباشد، اين راه نه آنکه به عمد برای پرورش تروريسم باشد بلکه بيشتر بدليل عدم شناخت و از طرفی عدم برخورد ريشه ای با موضوع تروريسم است، در مبارزه صحيح با تروريسم بايد در مورد عوامل ريشه ای آن تحقيق نمود و از موضوعاتی که باعث اقدامات تروريستی ميگردد حتی الامکان پرهيزنمود، لذا تا زمانيکه قراراست پاسخ ترور با ترور داده شود نبايد انتظار پايان آنرا داشت. سيد حسين - کوالالامپور ای کاش ۱۱سپتامبر وآن فاجعه هيجگاه بوجود نمی آمد، ولی اينهم مثل همه اتفاقات ديگر از جهاتی مبارک بود ۱- باعث نابودی حکومت دينی و قرون وسطايی طالبان شد ۲-باعث نابودی صدام و آزادی مردم عراق شد ۳- شايد در آينده برکات آن به ما ايرانيان نيز برسد. صد البته توجه کنيد که اگر امريکا نبود هزاران سال ديگر هم کسی نمی توانست صدام وطالبان را ازبين ببرد هرچند که امريکا نيز دلشان برای مردم هيچ کشور جهان سومی نمی سوزد. رضا رضايی - شيراز به اعتقاد من امريکا اگر به جای اينکه خود مستقيما با سلاح نظامی وارد منطقه پر آشوب خاورميانه شود به دستورات مسيح عمل ميکرد و از طريق ايجاد رسانه های قوی و فراگير پيام صلح به مردم خاورميانه می فرستاد و اعتماد مردم را جلب می کرد بسيار موثرتر بود و يک هزارم يا حتی يک مليونيوم اين هزينه ای را که در حمله به عراق با ان مواجه است را متحمل نمی شد. قاطبه افرادی که با امريکا خصومت دارند نا آگاه هستند ودر صورتی که واقعيات جهان برای انها عرضه شود حقيقت را قبول می کنند.اکنون به اعتقاد من جمهوری اسلامی در اطلاع رسانی وانتشار اخبار هر چند کذب خود بسيار موثر تر از امريکا در بيان حقايق عمل می کند و همانطور که مستحضر هستيداکنون ايران علاوه بر هفت شبکه تلوزيونی داخلی که به طور ۲۴ساعته به شستشوی افکار مردم داخل ايران مشغولند پنج شبکه هم مخصوص مردمی که در خارج از ايران هستند تعبيه کرده که به طور مستمر جهره ای دروغين از ايران و حکومت ايران جلوه می دهند و بايد اعتراف کرد که خيلی هم موفق بوده اند . اما متاسفانه امريکا با ان بودجه های هنگفت فقط راديو فردا را دارد که ان هم هميشه همراه پارازيت است و صدای امريکا هم که روزی يک ساعت برنامه دارد که ان هم نصفش تکرار نيم ساعت قبل است. احسان - ايران به نظر من ۱۱ سپتامبر عکس العمل طبيعی بود به ديد پراگماتيکی که امريکا به تمام مسائل جهانی مخصوصا بعد از تک قطبی شدن داشته است. اگر امريکا از افغانستان وجوانان مسلمانان ساده دلی که برای اهداف آيديولوژيکی در اواخر دهه هشتاد به افغانستان آمدند وجهاد کردند استفاده ابزاری نکرده بود، امروز پديده بنام تروريسم بين المللی وجود نداشت. همچنان ۱۱ سپتامبر واکنشی بود به پديده جهانی شدن که توسط روسای ايالات متحده مطرح شد. چون جهانی کردن خود يک امر غير طبيعی است چنانچه نظام کمونيستی غير طبيعی وخلاف طبيعت بشر بود، چون هر ملت حق دارد که فرهنگ وخصوصيات خويش را داشته باشد. بنائا طرح جهانی شدن بنوعی تعدی به حريم کشورها و ملتهای ديگر است. ديموکراتيزه کردن نظامهای کشورها نمونه ازين نوع جهانی ساختن است. مغالطه فيما بين دفاع مشروع از استقلال وحقوق يک کشور مثل انتفاضه ملت فلسطين يا کشمير، واعمال خشونت آميزی که بعضيها در کشورهای نظير پاکستان، افغانستان وسائر کشورها صورت گيرد نيزيک عامل ديگر برای بروز تروريزم است. چون با اين نوع مغالطه حقوق مشروع ملتهای زير ستم پايمال ميگردد وآنها ناگزير دست به اعمالی افراطی ميزنند که جوهر تروريزم را تشکيل ميدهد، مثال بارز آن حادثه دلخراش شهر بسلان روسيه است. برخورد ولايات متحده در واکنش به حادثه ۱۱ سپتمبر قبل ازينکه راه حلی به پديده تروريزم بوده باشد عامل ديگری برای تشديد اين بحران بوده است، چون مداوای غلط چيزی جز شدت بخشيدن به بيماری در پی نخواهد داشت. به نظر من تا زمانی که در سه مسئله فوق الذکر تجديد نظر صورت نگيرد، پديده تروريزم همچنان امنيت جهانی را بر هم خواهد زد. م.ن.ن - کابل به نظرمن خودغربی ها عامل غيرمستقيم بوجود آمدن حادثه ۱۱سپتامبربودند. ريشه اين حوادث رابايد در بناگذاری برخی مذاهب وفرقه های ساختگی امپراطوری بريتانيا در خلال جنگهای اول ودوم جهانی جستجوکرد همانطور که ميدانيم وهابيون نقش اساسی دراين عملياتها دارند.حال اينکه اين فرقه زاييده انگليسی هااست (مراجعه شودبه کتاب مسترهمفرانگليسی) درآنروزها انگليسيها فکرنمی کردند که شايد روزی همين فرقه هاعامل ضربه زدن به منافع غرب بشوند. دين بزرگ اسلام کشتن افراد بيگناه وبی سلاح را ردميکند و مسلمان واقعی هرگزبه اين کارها دست نميزند... محمد رضا - تبريز مواقعه ۱۱ سپتامبر يک عمل فوق العاده کثيف سياسی بود عملی که خيلی کارها که بعضی از تروريست ها از آن دوری می کردند ولی حالا ديگر قبح آن از بين رفته و .... در اين ميان آمريکا چاره ای به جز حمله نظامی نداشت چون با استفاده از روابط ديپلماتيک نميشد و نميشود القاعده و طالبان را سر جای خودشان نشاند. در اين ميان يکسری افراد ميخواهند از آب گل آلود ماهی بگيرند افرادی مثل دولتمردان خودمان که دائم هيزم بيار معرکه شده اند. در اين بين هم برای مردم واقعی افغانستان و هم مردم واقعی عراق خوب شد چرا که از استبداد حکومتشان نجات پيدا کردند. حالا هم دعوا سر قدرت است. چرا که هر کسی ميخواهد خودش شاه بشود حالا به چه قيمتی و با چه حربه ای ديگر مهم نيست. ولی آمريکا جلوی اين افراد ايستاده و می ايستد. ولی به نظر من کمی دارد مدارا ميکند بايد کاری را که آتاترک کرد او هم تکرار کند. ميانه روی به ضرر خودش و متحدانش تموم ميشه. شهرام - اصفهان ضمن محکوميت کامل هر نوع حرکت کور تروريستی بايد زمينه های اين حرکتها و خوراک فکری افرادی که جوانان احساسی را تشويق به انجام اين فجايع می کنند از بين برد و در اين راه غرب و خصوصا آمريکا بايد ضمن اصلاح سياست خارجی خود به اشتباهاتش اعتراف کند و هر نوع بهانه را از تروريست ها بگيرد در همين رابطه چندی قبل آقای بوش گفت "اينکه در گذشته ما آزادی را فدای ثبات کرديم اشتباه بوده است " اين موضع گيری خوبی بود يا وقتی خانم آلبرايت به خاطر کودتای ۲۸ مرداد عذرخواهی کرد و علت آن را ترس از نفوذ شوروی در ايران دانست يک حرکت مثبت بود و اگر اين اصلاح سياستها ادامه يابد ديگر امثال جماعت اسلامی و القاعده حرفی نخواهند داشت که با آن جوانان را شستشوی مغزی بدهند در غير اينصورت هر روز بايد شاهد جنايت تازه ای باشيم و سرکوب تروريستها و اقدامات شديد امنيتی نيز به حل موضوع کمکی نخواهد کرد. کوروش - تهران به نظر ميرسد دولت آمريکا بعد از حوادث ۱۱ سپتامبر در مواجهه با تروريسم موفق عمل نکرد. تروريسم پديده ای نيست که در عرض چند سال بوجود آمده باشد بلکه اين شبکه های تروريستی در طول چندين دهه تشکيل شده اند و با يک مبارزه کوتاه مدت و با حمله به کشورهای مظنون نمی توان آنها را ازبين برد بلکه بايد مبارزهای ريشه ای و بنيادين را در دستور کار قرار به خصوص از لحاظ ايدئولوژی شايد بتوان با حذف فيزيکی برخی از عناصر اين گروها در کوتاه مدت آنها را کنترل کرد ولی تا زمانی که چنين تفکراتی بطور بنيادين در بين آنها و حاميانشان نهادينه شده باشد چنين مبارزه ای موثر نخواهد بود بنابراين بايد به علتها و معلول ها چيستی اين گروه ها پرداخت و سپس شيوه مناسبب مبارزه را انتخاب کرد. فرزاد - مشهد آيا بهتر نيست که ابتدا سؤال خودتان را اصلاح فرمائيد، و اينگونه مطرح کنيد که عدهای بخاطر منافع و عقايد خود و هم مسلکانشان براحتی هزارن نفر را به کام مرگ می فرستند. اگر از آغاز حمله نظامی آمريکا به عراق شمار کشته شدگان غير نظامی عراقی را با کشته شدگان نظامی آمريکائی مقايسه کنيد، پی خواهيد برد که تروريسم به يک اسم و کشورهايی نظير آمريکا به اسم ديگر دست به قتل و کشتار مردم بيگناه می زنند. سروش - تبريز خود آمريکا مسبب تمام مسائل تروريستی هسث. طالبان را کی ۱۰ سال هدايت ميکرد که با روسيه بجنگند؟ آنوقت آنها خوب بودند؟ صدام وقتی برای آمريکا کار ميکرد و با کمک آمريکا ايران ما را بمباران ميکرد خيلی هم مورد لطف بوش بود. حالا بد شد؟ آمريکا لازمش نداره؟ حالا نفت را لازم داره خودش ديگه بد شد؟ آمريکا به کشورها حمله ميکنه برای اقتصاد خودش. نه برای من و شما. اين را هرکسی ميتونه بفهمه. ۹/۱۱ هم نتيجه آن بود مقصر خودشان بودند... کاظم - آمريکا من از حادثه ۱۱ سپتامبر متأثرم، ولی شايد اين يک بهانه برای نجات هزاران انسان در بند اسير ظلم و بيرحمی بی دينان طالب نما در سراسر افغانستان بوده است. ما جوانان هرات هزاران بار شکرگزار اين آزادی هستيم. بهار - هرات اين نوع بنياد گرايی ساخته و پرداخته دولتهای استعمارگر دنياست و به نظر من اين دست آويزی جهت دخالت در امور ملل دنيا و استفاده در راستای منافع مالی بيش نيست. اين کشورها يک روز اين را بوجود آورده و روز ديگری در صدد حذف آنند. سهراب - يزد القاعده را چه کسانی بوجود آوردند؟ اگر اين غلط بزرگ را مرتکب نمی شدند آيا ۱۱ سپتامبر پديد ميآمد؟ دوم اينکه چه کشورهايی باعث شدند تا طالبان بر افغانستان مسلط شوند و چه کشورهايی آنها را چشم بسته به رسميت شناختند؟ يک دفعه طالبان دوست داشتنی چرا تروريست و مرتجع از آب در آمدند؟ و به بهانه مبارزه با تروريسم خون هزاران افغانی بيگناه هنوز هم ريخته می شود تا نکند که از بينی يک امريکايی خونی سرازير شود. اين داستان تلخ در عراق هم اتفاق افتاد صدام ناگهان بد شد و دوباره درام خونين "هزاران عراقی فدای يک امريکايی"... چرا بايد تروريست خوب پرورش داد که ناگهان به تروريست بد تبديل شود؟؟؟؟ رضا - آمل بن لادن يک فرد تروريست است، با اينهمه نتيجه عمل او به نفع خاورميانه تمام شد. چرا که باعث شد آمريکا از خواب بيدار شود و به سراغ حکومتهای ديکتاتوری بيايد. رها - سراب حادثه ۱۱ سپتامبر به نظر من حادثه تلخ ولی لازمی بود، هم برای آمريکا و کشورهای غربی و هم به خصوص برای خاورميانه. برای آمريکا به خاطر اينکه در سياستهايش تجديد نظر کند که نکرد... و مهمتر برای خاورميانه ای امن تر که به نظر من دولت بوش در اين زمينه موفق تر بود. برکنار کردن ۲ رژيم ديکتاتور و جنايتکار و عقب مانده طالبان و صدام به نظر من بزرگترين موفقيت آمريکا بود. به نظر من جهان برای کشورهای غربی حتما امن تر شده و می شود. نگرانی از پس لرزه های اين حملات ديرپا نيست و در آينده نزديک به اتمام می رسد. ايمان - اصفهان ۱- مبارزه با تروريسم ستودنی است. ۲- اين مبارزه تا کنون با موفقيت زيادی همراه نبوده ۳- عدم همراهی ومسئوليت پذيری بسياری از کشورهای جهان خصوصا اروپا موفقيت را دشوار کرده ۴-اين کشورها در قبال جامعه جهانی و آيندگان مسئول ميباشند، چون بخشی از هزينه های سنگين اين مبارزه به ويژه هزينه های انسانی به دليل بی تفاوتی اين کشورها می باشد . ۵- آمريکا و متحدانش می بايست علاوه بر جنگ نظامی به مبارزه تبليغی و روانی و همراهی ساير کشورها بيشتر توجه ميکردند. ۶- توجه به مسايل فرهنگی، ايدولوژيک و مذهبی بسيار پراهميت و سرمايه گذاری روی آن بازدهی بيشتر و مطمئن تری به همراه خواهد داشت. شاهين - تهران چه کشوری اين گروهای افراطی مانند طالبان و القاعده را بوجود آورد؟ آمريکا ميلياردها دلار خرج ايجاد و آموزش و مسلح کردن اين گروهها کرد. بعد هم به کمک پاکستان اين گروهها پايگاه دائم خود را در افغانستان بنا نهادند. القاعده و طالبان و صدام همگی فرزند خوانده های آمريکا و ساير کشورهای غربی هستند. کشتن انسانهای بيگناه به هر شکلش تروريسم است. چه واقعه يازده سپتامبر و بمباران شهرهای عراق و افغانستان و عمليات انتحاری گروههای فلسطينی و عمليات دولت اسرائيل بر عليه فلسطينی ها همه عمليات تروريستی محسوب ميشوند. با اين تفاوت که امريکا و اسرائيل به اسم حقوق بشر و دموکراسی و امنيت ملی اين کار را انجام ميدهند و اين گروهها به اسم احقاق حقوق و بی عدالتی و دين. به نظر من هر دو مقصر هستند. آنهايی هم که فکر ميکنند آمريکا دلش برای مردم ايران يا هر کشور ديگری در آن منطقه سوخته، سخت در اشتباه هستند. مروری بر تاريخ سياست خارجی ايالات متحده در طول پنجاه و پنج سال گدشته در مورد کشورهای جهان سوم نشان ميدهد که هر کجا در اين کشورها آمريکا به دخالت مستقيم و غير مستقيم دست زده به غير از کشتارهای فراوان و اقتصاد متلاشی شده و جنگهای داخلی و فقر چيز ديگری به ارمغان نبرده است. آمريکا همه خوبيها را فقط در داخل مرزهای خودش ميخواهد نه برای مردم کشورهای جهان سومی. افسانه - کاليفرنيا آنچه در روزهای اول بعد از واقعه ۱۱ سپتامبر مبنی بر مبارزه با تروريسم فضای جهان را پر کرده بود امروز مشخص شده که هياهويی بيش نبوده و صرفا استفاده ابزاری آن هم برای آمريکا بوده است. آمريکا اين نقشه شوم را تکرار کرده تا امپراطور جهان شود.. جمشيد - تهران حوادثی نظير يازدهم سپتامبر بيانگر جنگ بين بی عدالتی و فقر و ظلم است. جايی که عده ای از جهانيان در بالاترين سطح ممکن زندگی و عيش و طرب دارند، در حالی در گوشه ای ديگر دسته ای ديگر از همنوعان از ابتدايی ترين حقوق بشری محروم هستند. با گسترش شبکه های ارتباطی گسترده نظير ماهواره، اينترنت اين تضاد شديد بيشتر برای ساکنان اين کره خاکی عيان می شود. تا آنجا که عده ای به سبب داشتن خود را برتر و کاملتر از ديگران می دانند، و عده ای ديگر به سبب فقر و نداری دچار حقارت و عقده های روانی می گردند و به نام دين يا هر چيز ديگر در صدد کشتن و خونريزی قيام می کنند و بر هم نام های شيطان و تروريست می نهند. تا زمانی که فقر و تبعيض و بی عدالتی در اين کره خاکی جاری است، کشتار و خونريزی و ترور همچنان ادامه خواهد داشت. دولتهای ياغی و سرکش نظير امريکا، انگليس و اسرائيل به جای حمله نظامی بايد در صدد کمک های مالی و بهداشتی و اجتماعی و آموزشی به ملتهای فقير جهان باشند، نه اين که آنها را در جهل و تاريکی به دام افکنند و در صدد استمعار و دزدی معادن، ذخاير انرژی و داشته های گرانقدر اين ملتها باشند. کشورهای توانمند از نظر فن آوری و تکنولوژی بايد دست از تجاوز، استعمار و خود خواهی کشيده و با ارتقاء زمينه های گوناگون رشد و انواع کمکها به مردمان کشورهای عقب نگاه داشته، خواهان جهانی آباد و آرام و همراه با زيستی صلح آميز برای تمام موجودات اين کره خاکی باشند. مهرداد رجبی کرمانشاهی - تهران يکی از مهم ترين دلايل تبديل انسانها به بمب های متحرک فرايند سيستماتيک و دائمی سرکوب توسط حکومتهای مستبد و منتسب به امريکا در منطقه بوده است. اين قبيل افراد در آن واحد و به زعم خود هم با حکومتهای خود مبارزه می کنند و هم با کفر جهانی. به نظر من تا مسئله اعراب و اسرائيل حل نشود و حکومتهای دموکراتيک در منطقه سر کار نيايند همچنان خاورميانه کانون صدور تروريسم باشد. ظاهرا آمريکا با درک اين موضوعات در مسير حل آنها گام بر ميدارد. علی - مشهد با نوع برخورد پريزيدنت بوش موافقم. وقتی کسی حاضر است صدها انسان رابه خاطر يک عقيده به کام مرگ بفرستد مدارا و چانه زنی با او معنايی ندارد. او باور دارد که با اين کار کفار را نابود کرده و به بهشت ميرود. پس ميگويد چه بهتر که بميرم و بهشتی شوم! گرچه معتقدم سياستهای غلط قدرتهای مطرح جهان منجر به ظهور بنيادگرايی افراطی شده خود من قبل از ۱۱ سپتامبر مقدمات مهاجرت به اروپا را انجام دادم که با اين واقعه منتفی شد. عميقا معتقدم ادامه سياستهای جدی و بدون گذشت درقبال کشورهای حامی آن بنيادگرايی را مهار خواهد کرد. بياد بياوريم برخورد خشونت بار اروپا و امريکا را با نازيسم در جنگ دوم جهانی . نازيسم هم يک نوع بنيادگرايی بود که تنها با برخورد نظامی از پای درآمد. آرش اوستا - اهواز حادثه يازدهم سپتامبر، به واقع نقطه عطفی در تاريخ سياسی و اجتماعی ملل مختلف و خصوصا کشورهای اسلامی است. شايد به واقع تا قبل از ۱۱ سپتامبر کمتر دولتها و ملت هائی تفاوت های ايدئولوژيکی در يک مکتب واحد همچون اسلام را ديده بودند، و از اين پس بود که نوع و نگرش بنيادگرايی اسلامی که توسط دولت های مقتدر جدی فرض نميشد و گاه جهت کسب منافعی، حتی حمايت و پشتيبانی ميشد، به يکباره خطری کاملا جدی جلوه نمود. اين که در شکل گيری و سازماندهی اين حرکت های راديکال، قدرت های برتر جهانی، همچون آمريکا و به نسبت کمتر اروپا نقش اساسی داشتند، انکار ناشدنی است. اما در واقع قضيه، ضربه ای که از ديد ايدئولوژيکی به مکتب اسلام وارد گرديده، قطعا جبران ناپذير است. امروزه کمتر مسلمانی است که از مسلمانی و مکتب خود در اجتماع جهانی مفتخر باشد و توضيحات و توجيهات بسيار زيادی برای قانع کردن ديگر مکاتب و دول و ملل جهان، در معرفی چهره مسالمت آميز اسلام لازم است. ۱۱ سپتامبر، سرآغاز فصلی بود که حتی خود مسلمانان هم يکبار ديگر به مرور مکتب و مذهب خود روی آوردند و دولت های مسلمان هم در کشمکش بين حمايت و طرد بنيادگرايان اسلامی از يکديگر سبقت گرفتند تا جائی که سرآمدترين اين دولت ها، به پيشگام ترينشان در مقابله با تروريسم جهانی تبديل شده اند: عربستان، پاکستان، ليبی، افغانستان و حتی دولت ايران، نمونه های بارز اين قضيه اند. محمد باقر - قم من مهاجری هستم در ايران که بعد از ۱۱ سپتامبر و آغاز جنگ امريکا عليه طالبا ن تا آخرين روز بمباران شهر هرات توسط آمريکا بر عليه طالبان در آن شهر بودم و بعد ازآن که گمان ميکردم ادامه يابد از طريق راه های قاچاقی با فاميلم به ايران آمدم و طعم تلخ هجرت را چشيدم ولی خوشحال ازين که ديگر چهره طالبان و آخوندها را در کشورم نمی بينم و اين روزها به خير تصميم دارم به وطنم برگردم هرچند که هنوز هم در آنجا کسانی هستند که از نام اسلام سوء استفاده ميکنند... بشير - مشهد يه عده به اسم دمکراسی باعث کشتار و آوارگی انسانها می شوند و يه عده به نام دين و مذهب عقده خودشان را خالی می کنند و تنها چيزی که روز به روز ارزش خودشو از دست ميده انسان و آزادی و برابری و برادری آنهاست. سروش - تبريز ما از مدتها قبل شاهد اين عمليات تروريستی بوديم ولی نه به شکل برخورد هواپيما بلکه حمله به کسانی که بی حجابند و يا موسيقی شاد گوش می دهند و يا دوستان زيادی را پيدا کرده اند و با هم اين کارها را می کنند.... هيچ دليلی برای ناخرسندی ما از آمريکا وجود ندارد... شهاب - تهران من مسلمان هستم ولی برای مسلمانانی که نمی دانند چرا بايد با آمريکا دشمنی داشته باشند و فقط بر اساس سياستهای نادرست کشورهايشان تحت تأثير تبليغات ضدآمريکايی قرار می گيرند و بدتر از آن دست به اعمال تروريستی می زنند واقعا متأسفم. هيچکس اين مسئله را که آمريکا به فکر منافع خود است نفی نمی کند ولی مسلمانان به جای اينکه به فکر پيشرفت اقتصادی و اجتماعی خود باشند در فکر خودکشی برای رهبران خود در جهت منافع آنان و بر ضد آمريکا هستند. در عربستان زنان از جامعه اخراج شده اند. در ايران مردم هنوز برای صدام حسين که حداقل يک ميليون ايرانی را کشته دل می سوزانند! در عراق مسلمانان سودجو دوباره می خواهند حکومتی ترسناک ايجاد کنند و ... به نظر من مسلمانان با تعاليم ۱۴۰۰ سال پيش ره به جايی نخواهند برد. دوران جاهليت بايد به پايان برسد. قرار نيست همه مسلمانان زورکی به بهشت بروند. فردی - کالگاری |
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||