گروه نظارت بر حقوق بشر به ويژه آمريکا را هدف انتقاد قرار داده است

گروه نظارت بر حقوق بشر، که مقر آن در آمريکاست، در گزارش سالانه خود می گويد رسوايی زندان ابوغريب و رفتار وحشيانه با غيرنظاميان منطقه دارفور سودان به طور قابل ملاحظه ای باعث تضعيف نظام بين المللی حراست از"حقوق بشر" شده است.

اين گروه همچنين در مقدمه گزارش سال 2004 خود آورده وقتی کشوری مانند آمريکا، که از نفوذ و تسلط در جهان برخوردار است، به طور علنی قوانين را زير پا می گذارد، ديگران نيز دست به چنين کاری می زنند.

اما حقوق بشر يعنی چه؟

يقينا امروزه از اصطلاح "حقوق بشر"، که با صدور اعلاميه جهانی سازمان ملل متحد در سال 1948 ميلادی رسميت يافته است، زياد استفاده می شود. آيا اين حقوق می تواند کاربرد جهانی داشته باشد؟ آيا جامعه بين الملل بيشتر از آنکه به حقوق بنيادين بشر بپردازد و برای مثال برای پايان دادن به فقر و جنگ تلاش کند، سرگرم پيشگيری از بدرفتاری است؟ و مفهوم "حقوق بشر" برای کسانی که قرار است از حقوقشان دفاع شود - مثلا غيرنظاميان دارفور - چه معنايی دارد؟ به نظر شما حقوق بشر تضعيف شده است؟ به چه صورت؟

گزيده ای از نظرات شما

حقوق شامل تمام خواستهای انسانی است که يک انسان در جريان زندگی اجتماعی استفاده از آن را حق مشروع خود می داند. تا جاييکه به حقوق ديگران آسيب نزند يعنی باعث آزار ديگران نگردد و اين امر شامل حوزه های سياسی و جغرافيايی هم هست اما متاسفانه به دليل اينکه انسانها انحصارگرا هستند، تمام موهبتها را برای خود و از ديد وسيعتر کشور خود می خواهند و رسيدن به تمام اين خواستها مستلزم تجاوز به حيطه خواستهای ديگران است و اين نقض حقوق انسان می باشد. فلسطينيها برای حفظ اراضی شان، عراقيها به بهانه آزادی و دمکراسی بايد مورد سوء رفتار قرار گيرند آن هم از سوی کسانی که ادعای دفاع از حقوق بشر دارند. تجاوز به حقوق ديگران از ميان نمی رود مگر با اجرای يک طرح فراگير بين الملی مبتنی بر احترام به خواستهای ملی کشورها با تضمين آزاديهای فردی مطابق قوانين اساسی آن کشورها تحت نظارت يک کميته نظارت جهت رفع ابهامات احتمالی. محمد انور - زاهدان

به نظر من حقوق بشر يعنی اينکه هر کس بايد در تمام مواردی که مربوط به خودش می شود آزاد باشد، ولی متاسفانه امروزه شاهديم که اين حق طبيعی انسانها به هر نحوی ناديده گرفته می شود مثل رفتار آمريکا با زندانيان ابوغريب و ... . اما چيزی که مورد بحث و موضوع نوشتن ما است رعايت حقوق بشر در کشورهاست. سازمان ملل بايد برای موضوع حقوق بشر اهميت بيشتری بدهد تا هيچ کشوری ولو آمريکا يا حتی همين ايران نتوانند حقوق اساسی يک فرد را به بهانه های مختلف ناديده بگيرد و برای کشورهای خاطی جرايم سنگينی قرار دهد. مشکل ديگر برای اين امر برداشتهايی است که هر کشور به نفع خود از اين حق می کند. مثلا کشورهای اسلامی به نام اسلام اساسی ترين حق يک فرد يعنی آزادی بيان و حق انتخاب حاکم و ... را ناديده می گيرند و کشورهای ديگر هم اين واقعيت را می بينند ولی هيچ انتقادی نمی کنند. مشکل ديگر در رعايت اين حق هم خود مردم هستند که هيچ اطلاعی در مورد حق طبيعی خود ندارند و يا اگر تعداد قليلی هم اطلاع دارند با سکوت خود عملا دست حکومتها را در سرکوب خود باز گذاشته اند، مانند بازداشت های اخير در ايران يا در مورد انتخابات مجلس هفتم که حتی اصلاح طلبان هم با آن همه سر و صدا نتوانستند کاری کنند و مردم هم از آنها نا اميد شدند در حالی که می توانستند بهتر از اين عمل کنند. الان در ايران جزئی ترين حق يک فرد که آزادی بيان است رعايت نمی شود. همين الان که دارم اين مطالب را می نويسم ميترسم شايد فردا يا فرداهای ديگر را آزاد نبينم. رضا رجايی - قم

منظور شما کدام حقوق کدام بشر است؟ همان آمريکايی که دم از حقوق بشر ساکن ايران می زند، در هنگام دادن رواديد، همه ما را به چشم تروريست های عقب افتاده می‌نگرد! لطفا دولتمردان مرز سياست و انسانيت را از هم جدا کنند. رضا - تهران

تا موقعی که از اسلحه برای کنترل کشورها استفاده می شود از حقوق بشر خبری نيست. تا موقعی که استفاده از تدبير برای حل مشکلات صورت نگيرد از حقوق بشر خبری نيست. تا موقعی که تبعيض نسبت به زنان و فقيران و کودکان صورت می گيرد از حقوق بشر خبری نيست. تا موقعی که به روز قيامت و اعتقاد به خدا و جهنم بهشت نباشد و زندگی بعد از مرگ اعتقاد نباشد و ترس از آخرت و خدا نباشد از حقوق بشر خبری نيست و هزاران از اين موارد. عمران - تهران

آقای خاتمی اخيرا گفته است که آمريکا حق اظهار نظر در باره حقوق بشر را ندارد و به مواردی از جمله مسائل بازداشتگاههای عراق اشاره کرده است. من طرفدار آمريکا و دموکراسی آمريکائی نيستم. اما همين دموکراسی قابل انتقاد آمريکائی هم چنان تواناست که مامورين خاطی خود را تحت محاکمه قرار می دهد، به مجازات های سنگين محکوم می نمايد و می کوشد مواد کنوانسيون های بين المللی را تا حد ممکن رعايت نمايد. اما جمهوری اسلامی چه؟! آيا اين نظام تاکنون توانسته است راز قتلهای زنجيره ای را بگشايد، قتل زهرا کاظمی را توجيه نمايد، با بردباری آزادی های نيم بند موجود در قانون اساسی خود را از جمله آزادی بيان را تضمين نمايد و آيا قبول کرده است با پذيرفتن کنوانسبون دفاع از حقوق زنان و کودکان به حمايت آنان بپردازد؟! واقعا که شرم آور است رد کردن آن کنوانسيون و حيف و ميل کردن حق کودکان بيگناه معصوم! سخن آقای خاتمی مبنی براينکه آمريکا حق ندارد درباره حقوق بشر اظهار کند نوعی رجز خوانی و سنگ انداختن کودکانه است و خالی از هرگونه بينش سياسی اجتماعی و فلسفی و انسانی است... در عين حال آفای خاتمی بر سر ما منت می گذارد که به عنوان رئيس جمهور امنيت شيرين عبادی را تضمين کرده است! اولا که اين حرف هم از نوع بقيه حرفهای آقای خاتمی است و ثانيا آيا ايشان تنها مسئول حفظ امنيت خانم عبادی هستند يا مسئول حسن اجرای قانون اساسی که سرانجام هم نتوانست آنرا به اجرا در آورد؟! و ضمنا اين سخن آقای خاتمی نيز بی مايه است که به منطقه ای بودن و فرهنگی بودن حقوق بشر اشاره کرده است. در اينصورت در يک جا آزادی بيان به طور مطلق حق بشر است و در جائی ديگر آزادی بيان به صورت مشروط حق بشر می شود... ملا زاده - ايران

به نظر من حقوق بشر در تمام جوامع وقتی ميتواند به صورت درست پياده شود که در راس اين سازمان ها اشخاصی باشند که مردم بتواند بالای آنها باور کنند از هر نگاه، مثلا در کشورهای فقير و جنگ زده که اکثرا مردها بيسواد هستند چی رسد به زن ها. حقوق بشر زياد نقض ميشود چون که در دهات و قصبات دور دست ارگان های محافظت از حقوق بشر وجود ندارد. شايد در بعضی جاها مردم از دست اشخاص و افراد زوراور فراری ميشوند... جز فرار از شر ظالم ديگر چاره ای نخواهند داشت و اين موارد از بين يک فاميل گرفته تا سطح قريه قصبات و ولايت ها نيز موجود است. ما از فعالان حقوق بشر ميخواهم به عوض حرف، عمل نمايند تا ديده شود که واقعا عملی هم در پهلوی اين همه حرف موجود است، در غير اين صورت همه مشکل های مردم مخصوصا در کشورهای عقب مانده باقی خواهد ماند. ناظر حسين نظير - کابل

متاسفانه وضعيت جامعه بهاييان در ايران بدتر از عدم داشتن مجوز برای برگزاری مراسم مذهبی است. بهاييان اجازه ورود به دانشگاه، داشتن عقد نامه رسمی، عدم دريافت حقوق بازنشستگی و ... را ندارند. اين مطالب را نيز سازمان حمايت از حقوق بشر می بايست پيگيری کند. آرش - تهران

حقوق بشر امروز بحيث حربه سياسی غرب بکار گرفته ميشود، در حاليکه آمريکا و متحدان آن بزرگترين ناقض حقوق بشرند، تجاوز عليه کشور آزاد عراق و قتل عام مردم آن، بمبارانهای قراء و قصبات افغانستان، جنايات متوالی اسراييل عليه مردم مظلوم فلسطين و حمايت کامل آمريکا و خاموشی مطلق جهان غرب عليه جنايات حقوق بشر در کشورهائيکه در حمايت آمريکا ميباشند، بخوبی اين مدعی را به اثبات ميرساند. فعلا شعار حقوق بشر کاربرد خود را از دست داده است و جزء حرف هيچ جنبه عملی ندارد، زيرا هيچ کشوری به آن پابندی ندارد. دلدار حکيمی - کابل

آمريکا بايد به انسانيت انسانها در زندانهای خود احترام بگذارد. آنچه در زندان ابوغريب و بگرام مشاهده کرديم رفتاری بود به دور از انسانيت. در ضمن، از دولت فعلی افغانستان می خواهم به ديگر اقوام يعنی هزاره ها و تاجيک و ازبک نيز توجه کند و پشتون سالاری را مد نظر قرار ندهد... چرا که نتيجه آن رفتن به سوی بدبختی است. ج. اکبری - قم

به نظر من حقوق بشر دست آويزی در دست غربی ها برای حفظ منافع خودشان است و هر کجا آن را به نفع خودشان نبينند به راحتی زير پا می گذارند. مثالهای فراوانی از اين امر می توان زد. از ويتنام گرفته تا گوانتانامو و ابوغريب و نيز ممنوعيت حجاب زنان در برخی از کشورهای غربی. محمد رضا - تهران

حقوق بشر يعنی حق داشتن مسکن، خوراک و پوشاک، امکان تحصيل و آزادی در انتخاب شغل، زندگی در امنيت، برخورداری از حق آزادی بيان و عقيده و...دموکراسی، رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه، وجود رسانه های مستقل، کمک کشورهای غنی به کشورهای فقير و حساسيت ملتها نسبت به مسئله حقوق بشر از عواملی است که باعث شده وضعيت حقوق بشر به سرعت بهبود پيدا کند و اين مايه اميدواری به آينده است. نيما - شيراز

آيا جامعه جهانی توانسته غير از حرف زدن کاری در زمينه حقوق بشر انجام بدهد و آيا ابزاری برای اين کار بجز خون جوانان و آزاد انديشان در اختيار دارد. حتی سازمان ملل که تا حدی مسئول اين کار است، کار زيادی نمی تواند انجام دهد. چه کسی می تواند مانع اعمال ضد انسانی جمهوری که به نام دين صورت می گيرد، بشود؟ ناصر

نبايد برای ما مهم باشد که مثلا در کدام کشور دنيا حقوق بشر نقض می شود يا خير. بلکه هر ملتی بايد سعی کند يک سری آزادی ها و حقوق در جهت فراهم آوردن زندگی بهتر آن گونه که ايده آل آن ملت است فراهم کند. شايد اگر فشار افکار عمومی دنيا نمی بود، آمريکاييها از محاکمه سربازان خود خودداری می کردند. رسانه های ارتباط جمعی و روشنفکرانی که از آن طريق با مردم خود سخن می گويند نقش مهمی در ايجاد باورها وذهنيت نسبت به زندگی و مسائل دنيوی دارند. بنابراين آزادی انديشه و آزادی بيان به نظر من زير بنای حقوق بشر و دموکراسی حداقل در ايران است. نرگس - قم

... ما ايرانيان منتظر سخت گيری اتحاديه اروپا در رابطه با حقوق بشر در ايران هستيم و می خواهيم بدانيم که آن اتحاديه چه قدر به اين مقوله در مقابل روابط تجاری اهميت ميدهند. شاهين

امروزه همه کسانی که با انديشه ای بلند و انسان دوستانه به فکر و در فعاليت خدمت به بشريت و انسانيت هستند از عملکردهای مغاير با حقوق بشر و متضاد با انسانيت و دور از اصول صحيح اجتماعی رنج ميبرند و ميبريم. اما همه انسانها مستحق حقوق بشر نيستند خيلی از انسانها که منجر و عامل به اين اعمال ميشوند خود، دردی برای بشر شده اند. زمانی که در کشوری که سالها تحت ظلم حکومتی ديکتاتور بوده مياياردها دلار هزينه ميگردد و نيروهای زيادی کشته ميشوند و پس از آزادی آن متاسفانه کارشناسان خدمت به آن جامعه در ديدگاه عموم سر بريده ميشوند و فيلم آن پخش ميگردد. انسانی که برای خدمت به اين ملت از خانه خود دور شده، نظامی نيست، نيروی با درايت فنی و علمی است که برای خدمت به آن سرزمين رفته است، به نظر شما در برابر چنين افرادی بايد چه کار کرد. عملکرد زندان ابوغريب عکس العمل در برابر عملکرد آن آدمها بود. همه ما دوست نداريم چنين اتفاقاتی صورت بگيرد و دوست داريم بر اساس اصول صحيح دموکراسی و حق انتخاب و اخلاق و رفتار درست دموکراسی حاکميت عراق انتخاب شود و در نهايت رفاه و عدالت اوضاع سامان بپذيرد. پس اينگونه انتقادات که مربوط به زمان گذشته است جز ضرر در همه جوانب چيز ديگری ندارد. بايد به فکر حال و آينده بود لذا به فکر اجرای درست انتخابات و اجرای اصول صحيح دموکراسی و پرهيز از هرگونه درگيری و اختشاش باشيد و به فکر حرکت در محور صحيح سياسی و اجتماعی باشيد... فرزاد دوستی - ايلام

اعلاميه جهانی حقوق بشر مبنای حداقلی برای تفاهم بين المللی و ايجاد جوامع دموکراتيک است. بايد سازمان ملل توانايی کافی برای حفاظت از حقوق تک تک انسانها در سراسر جهان را داشته باشد و به عنوان نماينده وجدان بشری عمل نمايد. محمد شجاعی - تهران