BBCPersian.com
  •    راهنما
تاجيکستان
پشتو
عربی
آذری
روسی
اردو
 
به روز شده: 16:34 گرينويچ - سه شنبه 21 فوريه 2006
 
اين صفحه را برای دوستان خود بفرستيد صفحه بدون عکس
مميزی فيلم در ايران: گفتگو با جعفر صانعی مقدم
 

 
 
صانعی مقدم
صانعی مقدم: خيلی وقت ها هنرمندان به دليل روحيه ای که دارند به برخی از مسائل با اغراق نگاه می کنند
جعفر صانعی مقدم آخرين مدير کل اداره ارزشيابی و نظارت معاونت سينمايی وزارت ارشاد در دولت محمد خاتمی بود.

پيشتر او معاون انجمن سينمای جوان از سال ۱۳۶۴ و سپس مديرعامل اين انجمن تا ۱۳۷۴ بود. از ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۶ وی معاونت پشتيبانی سيمافيلم را عهده دار شد و مجدداً از سال ۱۳۷۶ مديرعامل انجمن سينمای جوان بود که با ادغام انجمن با مرکز گسترش سينمای مستند و تجربی، مديرعامل اين دو نهاد ادغام شده شد.

گفتگوی زير در رابطه با نظارت و مميزی بر فيلم در زمان مسئوليت چهارساله او در وزارت ارشاد انجام شده است.

اداره ارزشيابی و نظارت دقيقا چه مسئوليتی را در سينمای ايران برعهده دارد؟

صانعی مقدم: اين اداره در دوره های مختلف، عملکرد و تعريف های مختلفی داشته است. زمان تأسيس سينمای نوين ايران پس از انقلاب، در سال 13۶۲، کل وظايف مسئولان سينمايی را به حمايت، نظارت و هدايت تقسيم کردند.

بازوی حمايتی در اين حوزه، بنياد سينمايی فارابی شناخته شد و بازوی نظارتی و هدايتی، اداره نظارت و ارزشيابی. اداره نظارت و ارزشيابی در هر دوره ای شايد يکی از عمده ترين وظايفش ارتباط با صنوف مختلف سينما بوده است.

  بسياری از مواقع آن چه در مورد توقيف فيلم ها عنوان می شود مصداق ندارد؛ فيلمساز تصور می کند اگر فيلمش اکران شود با استقبال مواجه نمی شود و ترجيح می دهد بگويد فيلمش در توقيف است.
 
جعفر صانعی مقدم

در سال های ۷۶ تا ۸۰ پيش از آن که من وارد اداره شوم، طبق نظرات سيف الله داد، معاون سينمايی وقت، حرکت به سمت کاهش تصدی گری اداره نظارت بود و مسائلی پايه گذاری شد که از جمله آن واگذاری برخی مسئوليتها به صنوف بود.

حتی در حوزه نرم افزاری؛ هیأت داوری خانه سينما، شورای صيانت شورای صنفی نمايش و شورای پروانه ساخت از جمله بخش هايی بودند که در اين دوره و با هدف ذکر شده راه اندازی شدند.

در زمان ورودم به اداره نظارت، اولين کاری که انجام دادم تغيير تعريف اين اداره بود. من آن را از نظارت و ارزشيابی به ارزشيابی و نظارت تغيير دادم.

اصولاً از نظارت، تنها تعريف مميزی استخراج می شود و مجموعه اداره به گونه ای به نظر می رسد که گويی ساختارش بر اساس مميزی است، اما در عمل تنها بخشی کوچک از عملکرد اين اداره به مميزی مربوط می شود. استاندارد فيلم ها، داوری، ايجاد امکان مناسب برای پخش فيلم ها از عمده فعاليتهای اداره نظارت بود که در خارج از مجموعه، اين موارد کمتر به نظر آمده و بيشتر مميزی ها مورد توجه بود.

صانعی مقدم: ما به طلای سرخ (عکس) پس از اتفاقاتی که برای دايره رخ داد پروانه ساخت داديم، اما آقای پناهی خود را ملزم به کسب پروانه نمايش نمی داند

بسياری از کارهايی که پيش از آن تنها برعهده دولت بود از جمله رسيدگی به اختلافات بين اعضای صنوف و فعاليت هايی که در حال حاضر توسط شورای صيانت خانه سينما انجام می شود، در دوره جديد با همکاری صنوف و اداره ارزشيابی و نظارت شکل گرفت تا اهالی سينمای ايران مستقيماً با قوه قضاييه روبرو نباشند و مسائل، به صورت فرهنگی و با حضور اعضای خانواده سينما برطرف شود. در اين دوره وظايف اداره ارزشيابی و نظارت بيشتر معطوف به حمايت از سينما شد.

تأکيد می کنيد که اين اداره، ارزشيابی و نظارت است...

اين تعريفی است که برای رسيدن به آن از چهار سال قبل تلاش های جدی صورت گرفت.

در اين اداره تنها مميزی صورت نمی گيرد که ما آن را اداره نظارت بناميم. بسياری از فعاليت های حمايتی توسط اين اداره انجام می شود و در رأس تمامی وظايف، اداره ارزشيابی و نظارت، تلاش جدی خود را به همگرا کردن سه رأس مثلث مخاطب، دولت و هنرمندان معطوف کرده است.

با توجه به آن چه شما در مورد اداره نظارت معتقد هستيد، چرا بعد مميزی اين اداره در ميان اهالی سينما و مخاطبان جا افتاده است؟

صانعی مقدم: در زمان ورودم به اداره نظارت، اولين کاری که انجام دادم تغيير تعريف اين اداره بود. من آن را از نظارت و ارزشيابی به ارزشيابی و نظارت تغيير دادم

خيلی وقت ها هنرمندان به دليل روحيه ای که دارند به برخی از مسائل با اغراق نگاه می کنند. مثلاً وقتی يک دقيقه از فيلم حذف می شود، می گويند ۴۰ دقيقه از فيلم در آمده و يا اگر فيلم توسط سينمادار اکران نشود از ارشاد می خواهند که در اين زمينه اقدام کند.

اکثر کسانی که چنين برخوردی با اداره نظارت دارند فيلم های فرهنگی می سازند، يعنی همان کسانی که در موقع بررسی فيلم نمی خواهند دولت نقشی داشته باشد و زمان اکران خواستار کمک دولت هستند.

فکر نمی کنم بتوان اين تناقض را پذيرفت که در جايی دولت در کار فيلمساز دخالت داشته باشد و در جايی نه. به اعتقاد من بايد تعادلی ميان دو نقش دولت در قبال فيلمساز وجود داشته باشد. در دوره ۷۶ تا ۸۰ اين مسئله مطرح شده بود که دولت سوبسيد زيادی به فيلمسازان ندهد و در قبال آن از وظيفه مميزی خود هم کم کند. لزوماً اين شرايط منجر به توليد فيلم خوب نمی شود.

بسياری از مواقع آن چه در مورد توقيف فيلم ها عنوان می شود مصداق ندارد؛ فيلمساز تصور می کند اگر فيلمش اکران شود با استقبال مواجه نمی شود و ترجيح می دهد بگويد فيلمش در توقيف است.

فراموش نکنيم اگر اهل هنر تمامی دولت را يکپارچه ببينند و همه کسانی را که ممکن است در سير ساخت فيلمی موانعی را ايجاد کنند با يک ديد بنگرند، بعيد نيست اداره ارزشيابی و نظارت را هم که در اکثر مواقع به عنوان ضربه گير و حمايت کننده عمل کرده در مشکل بوجود آمده شريک بدانند.

چرا مسئولان اداره ارزشيابی و نظارت در اين موارد شفاف سازی نمی کنند؟

ما نمی خواهيم اولاً در مقابل فيلمسازان قرار بگيريم. دوم اينکه اگر اين برخوردها علناً ادامه پيدا کند پای سازمان ها و بخش های ديگری به ميان می آيد که در اين شرايط وجهه يکدست مسئولان سينما و اهالی سينما از ميان می رود. در بسياری از بحث ها، ارشاد خود مدعی است، اما به نادرست در جايگاه متهم قرار می گيرد.

از جمله مواردی که در دوره شما عنوان می شد، واگذاری برخی از وظايف بر عهده صنوف بود که شايد نتيجه آن به نوعی به مميزی از طرف خود صنف منجر می شد. اين مورد را می پذيريد؟

دقيقاً کدام مسئله مد نظر است؟

مثلاً صدور مجوز کارگردانی توسط کانون کارگردانان.

تهيه کننده به رنگ ارغوان سعی کرد فيلم را سياسی نشان دهد، در حالی که کارگردان آن را کاری هنری می دانست. شايد تهيه کننده دوست داشت برای فيلم جنجال به وجود آورد

اداره ارزشيابی و نظارت وظيفه حفظ ساختار حرفه ای فيلم ها را برعهده دارد. صدور مجوز کارگردانی باعث می شود تا همان انتظار اهالی سينما يعنی فعاليت افراد حرفه ای در سينما برآورده شود.

به اعتقاد من واگذاری اين کار به صنف باعث می شود تا روند بررسی، حرفه ای تر و دقيق تر صورت بگيرد و اصلاً به معنی شريک کردن بخش خصوصی در مميزی نيست.

در زمانی که مجوز کارگردانی از سوی کانون صادر می شد، از يک سو جوانان به شرايط معترض بودند و از سوی ديگر مسئولان کانون می گفتند دولت می خواهد تعداد متقاضيان زياد شود، استاندارد پايين بيايد و تعيين استاندارد را هم به ما سپرده تا انتقاد ها به ما برسد.

اخيراً دولت وظيفه صدور مجوز کارگردانی را مجدداً پذيرفته است. مطمئناً به اين مسئله هم انتقادهايی می شود و می گويند: «اين هم مشخصات آدم هايی که از سوی دولت مجوز می گيرند.» بنابراين هر طور که عمل شود حتماً انتقادها و ايرادهايی وجود دارد.

چقدر يک مدير بر پروانه گرفتن يک فيلم تاثير می گذارد؟

نمی توانيم بگوييم که در تمام نقاط دنيا مديران نقشی ندارند و قوانين تعيين کننده هستند. خيلی وقت ها قوانين ثابت هستند اما ما از آن عدول می کنيم. اگر روحيه تعادل بين نگاه ها وجود داشته باشد، نبايد فيلمهايی که توسط افراد مختلف مجوز می گيرند تفاوت چندانی با هم داشته باشند. در دوره من تلاش مضاعفی باعث شد تا مشکل اکثر فيلم ها حل شود.

آيا اين حل شدن مشکل در مورد همه فيلم ها اتفاق افتاد؟

به هر حال وقتی ما انعطافی به خرج می دهيم انتظار انعطاف متقابل را داريم. به عنوان مثال ما به طلای سرخ (جعفر پناهی) پس از اتفاقاتی که برای دايره رخ داد پروانه ساخت داديم، اما آقای پناهی خود را ملزم به کسب پروانه نمايش نمی داند. چرا؟ او يک جا پذيرفته که دولت بر شرايط فيلم قبلی چشم پوشيده، اما چرا دوباره ماجرايی به وجود می آورد که بازهم مسائل آغاز شود؟ ما در شرايطی از اين دست می دانيم که بازهم جنگی می خواهد شروع شود که نتيجه ای در پی نخواهد داشت.

چقدر نظرات اهالی خارج از سينما می تواند بر سرنوشت فيلم ها تاثير بگذارد؟ به عنوان مثال درمورد مارمولک اين اعمال نظرها به پايان اکران فيلم منجر شد.

در مورد مارمولک من بسيار تلاش کردم که اکران فيلم ادامه پيدا کند، تا حدی که خود کارگردان و تهيه کننده کمتر از من پای ادامه اکران فيلم ايستاده بودند

اگر منصفانه به قضيه نگاه کنيم، آيا تمام اتفاقاتی که در مورد اين فيلم و يا برخی از فيلم ها رخ داد مربوط به خارج از سينما بود؟ يعنی هيچ گونه نامه نگاری و خط دادنی را از داخل سينما و از طرف رقبا نمی بينيد؟ کسانی که به جاهای مختلف کشور رفتند و در مورد مارمولک صحبت کردند، افراد غير سينمايی نبودند.

ما به وجود رقبايی اعتقاد داريم که شايد نتوانند اينچنين فيلم بسازند، پس تصميم می گيرند رقيب خود را از دور خارج کنند.

در اين چهار سال، با تمام وجود حس کردم که از اين دست اقدامات در سينمای ما رخ می دهد. طبيعتاً ورود دستگاه های مختلف به سينما می توانست صدمات بسيار بيشتری به سينما وارد کند.

اما در دوره ای که من مسئوليت را برعهده داشتم، سعی کردم اين دخالت ها به کمترين ميزان باشد. در مورد مارمولک من بسيار تلاش کردم که اکران فيلم ادامه پيدا کند، تا حدی که خود کارگردان و تهيه کننده کمتر از من پای ادامه اکران فيلم ايستاده بودند.

البته اين اتفاق در دوره شما دو بار رخ داد. به رنگ ارغوان (ابراهيم حاتمی کيا) هم تقريباً با چنين شرايطی روبرو شد.

صانعی مقدم: شايد نمايش رأی باز در بعضی جشنواره ها هم مشکلی داشت، اما اين مشکل هيچ گاه از سوی اداره ارزشيابی و نظارت به وجود نيامده است

ماجرای به رنگ ارغوان با مارمولک فرق می کند. اتفاقاً در مورد اين فيلم، دولت دوم خرداد و آقای يونسی اشکالاتی را به کار وارد دانستند.

تهيه کننده سعی کرد فيلم را سياسی نشان دهد، در حالی که کارگردان آن را کاری هنری می دانست. شايد تهيه کننده دوست داشت برای فيلم جنجال به وجود آورد.

همان روزی که آقای حاتمی کيا به حرمت وزارت اطلاعات، فيلم را به دفتر جشنواره فيلم فجر نداد، مصاحبه ای کردم که فيلم از نظر اداره ارزشيابی و نظارت مجوز نمايش دارد.

به نظر من تهيه کننده و کارگردان نخواستند فيلمشان را در جشنواره سال گذشته نمايش دهند و امسال تهيه کننده از ارشاد می خواهد وارد عمل شود. شايد تهيه کننده و کارگردان نمی خواهند مسئوليت کار خود را برعهده بگيرند، اما ما از آن چه به واقع اتفاق می افتد مطلع هستيم.

بعضی از کارگردانان عنوان می کنند که در عين صدور مجوز برای نمايش فيلمشان توصيه هايی جهت به نمايش در نيامدن فيلم صورت می گيرد. نظر شما در اين مورد چيست؟

در دوره مديريت من اصلاً يادم نمی آيد که اين اتفاق افتاده باشد. اگر شما يادتان است بگوييد.

فيلمهای جزيره آهنی، رأی باز ...

جزيره آهنی اصلاً چنين شرايطی نداشت و در مورد رأی باز شورای بازبينی مجوز را برای جشنواره ها و مجامع فرهنگی صادر کرد.

شايد نمايش رأی باز در بعضی جشنواره ها هم مشکلی داشت، اما اين مشکل هيچ گاه از سوی اداره ارزشيابی و نظارت به وجود نيامده و برگزار کنندگان جشنواره به نادرست اداره ارزشيابی و نظارت را مسئول اين اتفاق عنوان کرده اند.

اما در مورد جزيره آهنی، مجوزش در دوره ای که در اداره بودم صادر شد. طبيعی به نظر نمی رسد مجوز فيلمی را صادر کنم و پس از آن توصيه کنم که فيلم نبايد به نمايش در آيد. هيچ گاه از سوی من توصيه ای برای به نمايش در نيامدن فيلمی صورت نگرفته است.

 
 
پناهیمميزی فيلم در ايران
گفتگو با سينماگران و دست اندرکاران سينما درباره مميزی فيلم در ايران
 
 
مميزیميوه ممنوع
کاوشی در پرونده غبار گرفته مميزی فيلم در ايران
 
 
مميزیپرونده مميزی فيلم در ايران
نگاهی به 10 فيلم ممنوعه سينمای ايران در سالهای اخير
 
 
کلاکتصفحه ويژه فيلم
تازه های فيلم و سينمای ايران و جهان
 
 
مطالب مرتبط
اخبار روز
 
 
اين صفحه را برای دوستان خود بفرستيد صفحه بدون عکس
 
 
   
 
BBC Copyright Logo بالا ^^
 
  صفحه نخست|جهان|ايران |افغانستان |تاجيکستان |ورزش |دانش و فن |اقتصاد و بازرگانی |فرهنگ و هنر |ویدیو
روز هفتم |نگاه ژرف |صدای شما |آموزش انگليسی
 
  BBC News >>|BBC Sport >>|BBC Weather >>|BBC World Service >>|BBC Languages >>
 
  راهنما | تماس با ما | اخبار و اطلاعات به زبانهای ديگر | نحوه استفاده از اطلاعات شخصی کاربران