http://www.bbcpersian.com

18:27 گرينويچ - دوشنبه 14 مارس 2005

سينا سعدی

نوروز جشن هميشه پايدار

نوروز يادگار روزگاران کهن و اساطيری سرزمين ايران و شايد منطقه ای است که ايران در آن واقع شده است.

اما برخلاف اين عمر دراز و سن کهن، نوروز نماد به فراموشی سپردن فرسودگی ها و کهنگی ها و پذيرش تغييرات و دگرگونی های تازه و نو کردن زمانه و نشانه روز و روزگاری تازه است.

مهرداد بهار که متخصص اساطير و آئين های ايران باستان بود، نوشته است که زمان در ديدگاه انسان اعصار کهن به دو گونه مقدس و نامقدس بخش می شد.

زمان مقدس آن بود که صرف امور ايمانی می شد و زمان نامقدس آن بود که در گذران امور عادی زندگی به کار می رفت. نوروز، از زمان های مقدس بود.

زرتشتيان بر اين عقيده اند که خداوند، حيات و کاينات را در شش مرحله به ترتيب زير آفريد: آسمان، آب، زمين، گياهان، جانوران و درپايان انسان.

خلقت انسان مصادف با نوروز بود. اين موضوع با افسانه های ديگر که خلقت حضرت آدم را در نوروز می دانند، مطابقت دارد.

آنان بر اساس نوشته های اوستا باور دارند که ده روز مانده به آغاز فروردين، فروهرهای (ارواح پاک) درگذشتگان به زمين باز می آيند و ده شبانه روز مهمان فرزندان و نوادگان می شوند و در سپيده دم اول فروردين به سرای مينوی خويش باز می گردند.

نوروز، جشن کيهانی

گروهی را عقيده بر اين است که نوروز جزو جشن های کيهانی، يعنی مربوط به دگرگونی ها و دگرگشت های طبيعت است.

چون جشن های مربوط به کاشت و داشت و برداشت محصولات که نزد همه اقوام معمول است و به اين اعتبار، نوروز جشن بيداری طبيعت است پس از خواب زمستانی.

نوروز در هر کجا که ريشه داشته باشد، علت بقايش از ريشه هايش مهمتر است. ايرانيان اين جشن را در طول قرون و اعصار حفظ کرده اند و چنانش بزرگ داشته اند که به بزرگترين جشن ملی آنها بدل شده است. در حالی که جشن های ديگر اين سرزمين پر جشن و سرور يکی پس از ديگری از ميان رفته اند.

راستی با اين تاريخ پرفراز و نشيب و با آنهمه سيل های بنيان کن که از زمان حمله تازيان ايران را فراگرفت چگونه اين جشن برخلاف جشن های ديگری چون مهرگان و سده، ماندگار شد و دوره خلفای اموی و عباسی را پشت سر گذاشت؟

جشنی فراتر از مرزهای ايران

يک علت ديگر گويا اين است که جشن نوروز از روزگاران دور به همه ايرانيان و به همه جای ايران تعلق داشته است. در واقع نوروز جشنی است که از مرزهای ايران بسی فراتر می رود. در شرق سراسر افغانستان و تاجيکستان را در می نوردد و تا پامير می رود و در غرب نيز بين کرد ها و ترک ها و قفقازيان بسی گرامی است.

علت ديگری که آن را از رازهای ماندگاری نوروز پس از اسلام شمرده اند، اين است که گفته اند انتخاب اميرالمومنين علی بن ابی طالب به ولايت يعنی درواقع روز غديرخم با نوروز مطابق افتاده است.

ذبيح الله صفا می نويسد « اين امر و اخبار متواتری که در باب اهميت و احترام مذهبی نوروز از ائمه نقل و روايت شده است باعث گرديد که نوروز در نزد طرفداران آل علی که ايرانيان دسته بزرگی از آنان را تشکيل می دهند، دارای مقام و اهميتی فراوان گردد و ديرگاهی با بهترين وضع بماند. به همين جهت بخش بزرگی از مراسم نوروز در قرون اخير تاريخ ايران و مخصوصاً در ايام استيلای صفويان آميخته به عقايد مذهبی شده و تا کنون اغلب از آنها بر جای مانده است».

بجز اينها آنچه درباره نوروز در روزگار ما می توان گفت اين است که پس از انقلاب اسلامی حساسيت های زيادی نسبت به نوروز و البته همه جشن های ديگر مانند چهارشنبه سوری و سيزده بدر نشان داده شد اما عليرغم تمام حساسيت ها، نوروز پايدار ماند و هنوز هم به اندازه دوره های گذشته نزد مردمان عزيز و محبوب است.